چکیده:
کم توجهی محققان به سبک بازگشت به دلیل فقدان نوآوری و تکرار سبک پیشینیان، سبب ناشناخته ماندن بسیاری از شاعران این دوره و دیوان اشعار آنها گشته است. اما بیشک کاوش در اشعار شاعران دوره بازگشت نیز خالی از فایده نبوده و بخشی از گنجینه ادبیات فارسی را بازنمایی میکند. محمد حسین وفای فراهانی، ادیب و شاعر متخلص به «وفا»، عموی قائم مقام اول و از سادات فراهان بود. وفای فراهانی از شاعران گمنام قرن سیزدهم است. دیوان اشعار وی هنوز به صورت نسخه خطی بوده و به چاپ نرسیده است. در این نوشتار به شیوه استقرایی- تحلیلی به بررسی و تحلیل مؤلفههای سبکی دیوان وفای فراهانی پرداخته شده است. با بررسی و تحلیل اشعار او میتوان پی برد وی از شاعران سبک بازگشت است که در سطح زبانی متوجه سبک خراسانی و از جنبههای ادبی و فکری پیرو سبک عراقی بوده است. اشعار وفای فراهانی همراه با سادگی و روانی، از آرایههای بدیعی لفظی و معنوی بهره بسیار برده است.
Researchers’ neglection to “literary return” style and due to lack of innovation and repetition of the predecessors' style, caused many poets and their poetry collections remain unknown. But exploring the poets’ poetries of the “return period” is not useless and represents a part of the treasure of Persian literature. Mohammad Hossein Vafai Farahani – literary man and poet pen – named "Wafa" – was the first uncle of Sadat Farahan. Wafaye Farahani is one of the unknown poets of the thirteenth century. His diwan is still in manuscript and has not been published. This article studies and analyzes his poetries and the stylistic components and the method is in an inductive – analytical. By examining and analyzing his poems, it can be seen that he is one of the poets of the return style, who understood his poetries it could be resulted out that he was one of the “literary return” style poets followed Iraqi School in literary and intellectual aspects. Farahani's poetries along with simplicity and psychological factors enjoys from verbal and spiritual parts of speech greatly.
خلاصه ماشینی:
افعال تقديم «مي» اخباري و استمراري بر نون نفي در پنج مورد ديده ميشود: اي کـه در سينه دل شاد ز مـن ميخواهي مينداني که در اين غمکده بيماري هست (همان : ٢٨) همچنين از «همي » براي ساخت مضارع اخباري بهره ميگيرد: نقد جان بر کف جهاني را هميبينم مگر مصر دل را يوسـفي از نو به بازار آمد اسـت (همان : ٣٤) گاهي نيز به جاي «مـي» اسـتمرار در ابتـداي فعـل از «ي » در پايـان فعـل اسـتفاده ميکند: شکايت رسم و آيين وفا نيست وگرنه گفتمي بـا مـا چهـا کـرد (همان : ٧٢) و گاهي «مي» را در فعل مضارع حذف ميکند: منعم از لعل خود اي چشمۀ حيوان چه کني تـشنه مـمنوع نخواهـد شدن از عـذب فرات (همان : ٣٢) کاربرد «مر» قواعد دستوري کهن در ميان اشعار وفاي فراهاني چشمگير است .
تضاد در بزم دل از ياد توام خلوت خاصي است در کـوي تو ز اغيار کرم مجلس عام است (همان : ٢١) صورت است که شاعر بيتي يا مصراعي را به زبان فارسي و بيت يـا مصـراعي ديگـر را بـه زبان ديگر(عربي) بسرايد يا چند بيت به زبان فارسي و بيتي را به زباني غير از فارسـي در شعر خود بياورد»(صادقيان ، ١٣٨٧: ٨٠): مردم از عشق نهان تو و ياران گفتند هذه تربت من قد کتم العشق فمـات (فراهاني، ١٠١٢: ٣٢) همانطور که شاعران سبک عراقي به سرودن اشعار ملمع تمايل داشته اند، وفـا نيـز در تقلي از آنان به سرايش ملمعات توجه دارد و در اين زمينه طبع آزمايي کرده است .