چکیده:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویتبخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب میشوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزشهای ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعهای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده میشود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر میرسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکسهای هوایی دهههای مختلف به نقشههای متریک درصدد این مهم برآمده است. یافتهها: یافتهها حاکی از این است که حضور کاربریهای مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکلگیری غالب در این فضاها هندسۀ منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود میباشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم میخورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاستهای توسعهای و تعریف پروژههای تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
Objective: Urban open spaces are one of the factors which give identity to the structure of historic neighborhoods in cities, and in many cases disregarding to their structural and semantic values has disrupted the historical sites by developmental projects. And this can be clearly seen in the historic center of Kerman. Since there are no documented and compiled studies on open and public spaces in the research area (sites belong to Qajar era in Kerman) and has affected the risk of destruction and alteration of historical sites integrity including open spaces, the recognition and documentation of human and natural ecological trends and causes in these spaces seems to be necessary. Methods: The present paper is a qualitative research with historical interpretative strategy that has been accomplished by a descriptive historical analysis method through the study of written documents, field survey and converting aerial photographs of different decades into metric maps. Results:The findings indicate that the presence of religious uses (mosque and especially Hosseiniyeh) play a key role in the mobility and durability of Kerman's open spaces, and the geometry and formation of these spaces is a regular organic geometry which spatial centrality is quite evident in the neighboring sites. The role of the human factor in investigating the evolution is much more than the natural factors. Conclusion: Due to the rapid demolition process in historical sites of Kerman and the elimination of open urban spaces one by one (and the undeniable role of human factors), revising the development policies and defining the specialized documentation projects in historical sites in order to connect the valuable past to the dynamic future with identity, seems to be necessary.
خلاصه ماشینی:
چکيده تبيين موضوع : فضاهاي باز شهري يکي از عوامل هويت بخش ساختار محلات تاريخي شهرها محسوب ميشوند که در بسياري از موارد، ناديده گرفته شدن ارزش هاي ساختاري و معنايي آنها باعث از هم گسيختگي بافت تاريخي در پي طرحهاي توسعه اي شده است و اين امر به وضوح در مرکز تاريخي شهر کرمان مشاهده ميشود.
نتايج : با توجه به سرعت روند تخريب و از هم گسستگي در بافت تاريخي شهر کرمان و حذف يکايک فضاهاي باز شهري (و نقش غيرقابل انکار عوامل انساني)، بازبيني سياست هاي توسعه اي و تعريف پروژه هاي تخصصي مستندنگاري در بافت تاريخي، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آيندهاي با هويت و پويا ضروري به نظر ميرسد.
لذا با توجه به اهميت درک فرايند تاريخي درجهت پاسخگويي به نيازهاي معاصر شهر و لزوم مستندنگاري فضـاهاي باز شهري در بافت قديم کرمان که تا کنون مغفول مانده است ، پژوهش حاضر بر آن اسـت کـه ايـن مقولـه را از طريـق بررسي اسناد تاريخي مکتوب و همچنين عکس هاي هوايي دهه هاي گذشته مورد بازشناسي قرار داده و نتايج حاصـل را جهت حفاظت و احياي هويت اين فضاها بکار گيرد.
برخي ميادين و فضاهاي باز شهري در اين طرح تنها به اقتضاي ويژگي هاي عملکردي خاص خود ( مرکز محله يا تکيه بودن ) مورد توجه قرار مي گيرند نه به عنوان هويتي مستقل در شکل دهي به سيستم فضايي شـهر سـنتي (مرادي، ١٣٧٣ و ١٣٧٨ ).