چکیده:
رمان دشتبان از جمله رمانهای موفّق دفاع مقدّس است که احمد دهقان آن را از زبان راوی اوّل شخص گزارش میکند. آنچه تشخّص خاصی به سبک روایتی این داستان داده است، نحوۀ گزارش راوی از رویدادها و وقایع است که دهقان با برجسته ساختن راوی نوجوان، سعی داشته است فضا، مکان، وضع و حال مردم جنگ زده را نشان دهد و در این راه تمام تلاش خود را در اقناع روایت شنو به شیوههای مختلف بکار بسته است. در این مقاله به شیوۀ توصیفی - تحلیلی به روشهای اعتمادپذیرکردن روایت در این رمان و ارتباط آن با راوی اول شخص درون داستانی (راوی نوجوان) پرداخته شده است. راوی به شیوههای مختلفی سعی در اقناع روایت شنو و اعتمادپذیر کردن رویدادها داشته است. این شیوهها عبارتند از: توصیفهای ریزبینانه از وقایع و رویدادها، تشکیک در روایت، ذکر و توصیف مکان و درگیر کردن روایت شنو با رخداد داستانی. ضمن اینکه نشان دادن لحن در نوشتار نیز از مشخّصههای اصلی این روایت است که دهقان با تاکید بر راوی نوجوان و درون داستانی آن را نشان داده است. بیتوجّهی نویسنده به جهان معرفتی نوجوان و برخی از ویژگیهای گریزناپذیر آنها، باعث شده است که باورپذیری گزارشها از زبان یک راوی نوجوان تا حدودی سخت باشد چرا که اقتضائات خاص نوجوان در بیان رخدادها، نادیده گرفته شده است. از یک سو، نویسنده تلاش کرده است که به شیوههای مختلف، رویدادهای داستانی را باورپذیر و قابل اعتماد کند و از سوی دیگر با انتخاب راوی نوجوان، تا حدود زیادی از این هدف و خواسته دور شده است.
خلاصه ماشینی:
آنچه تشخّص خاصی به سبک روایتی ایـن داسـتان داده است ، نحوة گزارش راوی از رویدادها و وقایع است که دهقان بـا برجسـته سـاختن راوی نوجوان ، سعی داشته است فضا، مکان ، وضع و حال مـردم جنـگ زده را نشـان دهـد و در این راه تمام تلاش خود را در اقناع روایت شنو به شیوه های مختلف بکـار بسـته اسـت .
. در این پژوهش به بررسی عنصر راوی نوجوان در رمان دشتبان پرداخته میشود تا نشـان داده شود که نویسنده در انتخاب راوی نوجوان برای گزارش داستان خود، چه ضـرورت هـا و ترفندهایی اندیشیده است ؟ به عبارت دیگر، وقتی راوی داستان ، نوجـوان باشـد بایـد چـه شگردهایی در روایت داستان به کار رود تا روایتی قابل قبول و موّفق به دست داده شـود؟ و در رمان دشتبان ، انتخاب راوی نوجوان و گـزارش رویـدادها از زبـان او، منافـاتی بـا جهـان معرفتی نوجوان دارد یا نویسنده در انتخاب آن به درستی عمل کرده است ؟ برای رسیدن به این مهم نیز سعی شده است تمام نظریه هـای روایـت کـه بـه نـوعی بـه شگردهای اعتمادپذیر کردن رویدادها توجه داشته اند، در نظر گرفتـه شـوند.
برای نمونه در توصیف هـای زیـر، مکـان برجسـته شـده است زیرا که کانون انتقال احساس و مفهوم در این بخش از داستان ، روی مکان قـرار دارد و راوی با توصیف های دقیق خود از مکان ، به خوبی توانسته است عواطف و احساسات خـود را نسبت به موقعیت و وضعیتی کـه در آن قـرار دارنـد، بیـان کنـد و همـین در باورپـذیری رخدادها و قابل اعتماد بودن راوی، نقش اساسی داشته است سمت راست جاده ، تپه ها و کشتزارهای دیم بود و طرف دیگرش ، باغ هـا.