چکیده:
احزاب سیاسی از یک سو رو در روی قدرت سیاسی و از سوی دیگر ریشه در اجتماعات انسانی و فعالیت در جامعه مدنی قرار میگیرند و به نسبت هر دو سمت، احزاب سیاسی واجد عللی برای تداوم یا عدم تداوم میباشند. احزاب چپ به عنوان بزرگترین و مستمرترین احزاب سیاسی در تاریخ معاصر ایران از این قاعده مستثنی نمیباشد. این پژوهش تلاش دارد تا به طور مقایسهای به ریشهها و علل تداوم مستمر احزاب چپ در دوره زمانی 1332 تا 1362 پرداخته و این مهم را از مسیر بررسی اسناد درون حزبی این احزاب انجام دهد. سوال اصلی این پژوهش بیان میدارد که از منظر جامعهشناسی سیاسی عمده علل تداوم احزاب چپ از 1332تا 1362 چه بوده است؟ لذا این پژوهش با تکیه بر روش اسنادی در پی به آزمون گذاشتن فرضیه اصلی میباشد. فرضیه این پژوهش بیان میدارد که پایگاه اجتماعی سران احزاب چپ، فساد دربار، مبارزه با امپریالیسم و حمایتهای اتحاد جماهیرشوروی در چارچوب نظام دوقطبی غیرمنعطف به عنوان علل و عوامل اصلی تداوم احزاب چپ در دوره فعالیت این تشکلها در ایران به شمار میآید.
Political parties are on the one hand political power and on the other are rooted in human societies and civil society activities, and in both respects, political parties have reasons for continuity or continuity. The left as the largest and most persistent political party in contemporary Iranian history is no exception. This research attempts to compare the origins and causes of the continuation of the Left parties in the period 1332 to 1362, and to do so through the examination of their parties' intra-party documents. The main question of this research is what are the main reasons for the continuation of the left parties from 1332 to 1362 from the perspective of political sociology? Therefore, this research seeks to test the main hypothesis based on the documentary method. The hypothesis of this study suggests that the social base of left-wing leaders, corruption of the court, the fight against imperialism and the support of the Soviet Union within the framework of a rigid bipolar system as the main causes and causes of the continuation of leftist parties in Iran during the period It counts.
خلاصه ماشینی:
در پی اشغال ایران از سوی متفقین ، کناره گیری رضاشاه از سـلطنت و آزادی شـماری از زندانیان و تبعیدیان سیاسی، جلسـه مؤسسـان حـزب تـوده ایـران در ٧ مهـر ١٣٢٠، بـا حضور برخی از رهبران و اعضای پیشین حزب کمونیست ایـران ، تنـی چنـد از فعـالان سیاسی عصر مشروطه و عده ای از اعضای گروه پنجاه وسه نفر، در تهـران تشـکیل شـد (اسکندری، ١٣٨١ : ١١٤) آنها علت انتخاب نام »توده ١» برای حزب توده را باز بودن در آن به روی همه اقشار، عنوان میکنند (برهان ، ١٣٧٨ : ٩٧).
(155 چه در سال های اولیه و چه در دوره دهه ٢٠ هدف سیاسیای که نشریات حـزب تـوده بیان میداشتند مبارزه با فاشیسم و حمایت از متفقین در جنگ جهـانی دوم (اسـکندری، ١٣٨١ : ١١٨) معرفی میشود؛ آنچنان کـه در اسـناد حزبـی ایشـان مـیخـوانیم ؛ «حفـظ اسـتقلال و تمامیـت ایـران ، برقـراری حکومـت دموکراسـی و تـأمین حقـوق فـردی و اجتمـاعی، مبـارزه بـا اسـتبداد، اصـلاحات در نحـوه اسـتفاده از زمـین و بهبـود وضـع کشاورزان ، اصلاحات اساسی در امور فرهنگی و بهداری، برقراری تعلیمـات اجبـاری و رایگان ، تعدیل مالیات ها به نفع توده مردم ، اصلاح امـور اقتصـادی و بازرگـانی، توسـعه صنایع و معادن و وسایل حمل ونقل ، و ضبط اموال رضاشاه به نفع ملت ایران » (روزنامـه سیاست ، سال ٢٠، ش ٣، ٦ اسفند ١٣٢٠ : ١).
٧. نتیجه گیری در انتها و در پاسخ به سوال اصلی میتوان بیان داشت که حزب تـوده در دوره پـیش از انقلاب اسلامی با نقد فساد سیاسی ـ اقتصادی دربار پهلوی و توأمان مخفی نگـه داشـتن رویکردهای مارکسیستی خود توانست به فعالیت خود ادامه دهد و این دو علت داخلـی در کنار حمایت های اتحاد جماهیر شوروی را میتوان بـه عنـوان علـل تـداوم فعالیـت حزب توده عنوان نمود.