چکیده:
مقاله حاضر به بررسی وضعیت کُردهای عراق و سوریه در فضای داعش و پساداعش پرداخته است. پرسش اساسی که دراین مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت، وضعیت کُردهای عراق و سوریه در فضای پساداعشی و پیامدهایی است که در اثر اوج گیری و افول آن برای آنها به وجود آمده است. در واقع، کُردهای سوریه در فرصت بینظیری که ظهور داعش ایجاد نمود، اداره مناطق کُردنشین را در دست گرفتند، اما در نتیجه مداخله ترکیه نتوانستند خودمختاری کامل خود را حفظ کنند. تحرکات داعش در عراق نیز این فرصت را برای حکومت اقلیم کردستان فراهم کرد که به خواست خود مبنیبر کنترل کرکوک و مناطق مورد مناقشه با دولت عراق، جامعه عمل بپوشاند و با اجرای همهپرسی، علناً طرح «استقلال کردستان عراق» پیاده کنند. اما این اقدام با عقبنشینی نیروهای پیشمرگه از کرکوک و رها کردن همهپرسی بینتیجه ماند و حتی به تهدید مبدل گشت. بر این اساس، فرضیه مقاله حاضر آن ست که اگرچه ظهور داعش در ابتدا به منفعت کردهای دو کشور بود ولی در ادامه به تضعیف موقعیت آنها منتهی شد. این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی و در چارچوب واقع گرایی نوکلاسیک به بررسی موضوع پرداخته است.
Although different aspects of rise and fall of the the ISIS have been explored in variety of studies, its consequences for political prestige of the Kurds in Iraq and Syria have properly been unexplored. Focusing on the aftermaths of this process for Kurds in the countries, the present study attempts to articulate what have they either obtain or lose in political aspects due to its presence or absence. As the study shows, the Syrian Kurds could use the rise of ISIS as an opportunity to position their claim for autonomy in the Kurdish regions. On the other hand, Kurdish state in Iragi Kurdistan primarily benefited the challenges between the central state and the ISIS as an opportunity to expand their autonomous region over Kirkuk and also to hold Referendum for independence. However, due to interior and international reactions has failed in both prospects. In Syria too, the Turkish invasion of the northern Kurdish regions, and other national and international factors, have obscured the horizon for Kurdish autonomy (just like Iraq).
خلاصه ماشینی:
در سطح بین المللی نیز نزدیک شدن داعش به مرزهـای ایـن اقلـیم ، بـرای حکومـت اقلـیم کردستان دارای فواید فراوانی بود که از جمله آنها میتوان به بین المللـی شـدن مسـاله کُردها، تصرف مناطق مـورد مناقشـه بـا دولـت مرکـزی عـراق ، کسـب حمایـت دیپلماتیک بین المللی، خرید رسمی تسلیحات نظامی، تبدیل شدن پیشمرگه ها به یک نیروی قابل اتکا، ایجاد نوعی همبستگی داخلی در بین کُردهـا و تبـدیل شـدن بـه بازیگری قابل توجه در خاورمیانه اشاره کرد (پشنگ ، ١٣٩٤،کدخبر٦١٨١٦) البته نزدیک شدن داعش به مرزهای کردستان عراق ، آسیب هایی به دنبال داشت .
داعـش بعد از موفقیت های خود در عراق و سوریه و به خصوص اشغال موصل ، در ماه آگوست ٢٠١٤ بخشی از نیروهای خـود را بـه سـمت اقلـیم کردسـتان عـراق گسـیل کردوآنهـا توانستند بااشغال شهرهایی نظیر شنگال و جلولا از این اقلیم تـا ٤٠ کلیـومتری پایتخـت کردستان عراق نیز برسند (خبـرآنلاین ، ١٣٩٣،کـدخبر:٣٦٨٧٠٢).
پـس از یـک اقدام اولیه و ناموفق از طریق عملیات آزادسازی کرکوک در زمان حمله آمریکا به عراق ، کردها سعی کردند از راه قانونی و بدون درگیری زمینه سـاز الحـاق کرکـوک بـه شـمال کشور شوند و در حین نگارش قـانون اساسـی اولیـه عـراق ، مـاده ٥٨ را جهـت تعیـین سرنوشت این استان و دیگر مناطق مورد ادعا وارد آن کردند، مـاده قـانونی کـه پـس از اصلاحات سال ٢٠٠٥ به ماده ١٤٠ قانون اساسـی تغییـر یافـت (نیـک فـر ، ماهیدشـتی، ١٣٩٤ص ١٧١و ١٧٢ ) در هر حال ، پس از پیروزی بر داعش ، کُردها توانستند تقریبا به همه خواسـته هـایی کـه مدت ها برای آن برنامه ریزی کرده بودند برسـند.