چکیده:
هدف از پژوهش کنونی بررسی راهبردهای ترجمة افعال ناقل به فارسی در چارچوب رهیافت معناشناسی قالبی است. بدینمنظور در گام اول تمام ٣٦٠ فعل ناقل موجود در متن اصلی رمان دل تاریکی استخراج شد و سپس مطابق با فهرست قالبی سمز (2009) با ناقلهای مورد استفاده در برگردان فارسی اثر توسط صالح حسینی بهطور تطبیقی بررسی شد. یافتهها علاوه بر بسامد بسیار بالای قالبهای معنایی ارتباط بیانی، حاکی از بسامد نسبی قالبهای ارتباط پرسشی، ارتباط حفظ نوبت، ارتباط حالتی، و ارتباط صوتی و نیز رخداد اندک یا عدم وجود مصادیق مربوط به سایر قالبها در هر دو اثر بود. در گام بعدی پژوهش، دوازده راهبرد ترجمه که توسط مترجم استفاده شده بود، شناسایی شد. یافتهها حاکی از آن بود که پس از راهبرد برگردان تحتاللفظی، راهبردهایی نظیر تبدیل ناقلهای لحنی به خنثی، تبدیل فعل غیرناقل به ناقل، استفاده از ساختهای قید + فعل و عبارت حرف اضافه + فعل، و تبدیل فعل ناقل به دو ناقل در متن مقصد بیشترین بسامد را در پیکرة زبانی داشتند. با توجه به یافتهها بهنظر میرسد زبان انگلیسی بهویژه در گونة ادبی روایی خود از افعال گفتاری بیشتر و ساختهای با انعطاف بیشتری نسبت به فارسی بهره میجوید که برگردان آنها را برای مترجم فارسی چالشبرانگیز میسازد. از نتایج این تحقیق و تحقیقات تکمیلی مشابه میتوان در توانمندسازی مترجمان تازهکار و کمک به غنای ظرفیت برگردان فارسی بهره جست.
Abstract
The present investigation set out to examine the strategies employed in the translation of quoting verbs into Persian within a frame semantic approach. To this end, in the first stage of the research, a total of 360 quoting verbs used in Conrad's Heart of Darkness wasextracted and subjected to a comparative analysis with those employed by the Persian translator Saleh Hosseini, based on Sams' (2009) list of the frames of quoting verbs. Findings showed that, in addition to the high frequency of the frame of communication / statement, frames such as communication/question, communication/turn-taking, communication / manner, and communication/noise had a comparatively high occurrence, respectively, and that the realizations of other frames were either absent in both mini-corpora or quite negligible. In the next stage of the study, twelve translation strategy types employed by the translator were identified and their tokens were tabulated. Findings indicated that, subsequent to the literal translation strategy, strategies such as transformation of a descriptive quotative into a neutral one, transformation of a non - quoting verb into a quoting verb, use of adverbial phrase + verb and prepositional phrase + verb, and transformation of a single quoting verb into two quoting verbs in Persian had, respectively, the highest occurrences. It also seems that English in its written fictional genre deploys a greater number of quoting verbs and more flexible quotatives compared to Persian, thereby making the task of translation a challenging one for the Persian translator. Similar yet comprehensive investigations are likely to contribute to the empowerment of novice translators.
خلاصه ماشینی:
با در نظر داشـت خلـأ پژوهشـي مربـوط بـه فقـدان دسـته بندي توصـيفي افعـال ناقـل در زبـان فارسـي، پـژوهش فعلـي بـر آن اسـت تـا بـا بررسـي مـوردي ، افعـال ناقـل از منظـري خــاص يعنــي منظــر معناشناســانه قــالبي ضــمن توصــيف مقولــات آن به صــورتي تطبيقــي و نيــز ميــزان بســامد آن را در مــتن اصــلي يــک رمــان انگليســي (دل تــاريکي٣ اثــر جــوزف کنــراد٤، ١٩٩٥) و برگــردان فارســي آن (ترجمــۀ صــالح حســيني، ١٣٦٤) مشــخص کنــد بــا توجــه بــه عــدم همخــواني عــددي افعــال ناقــل در انگليســي و فارســي کــه علــيالقاعــده پــيش بينــي مــي شــود برگــردان آن هــا را بــراي متــرجم زبــان مقصــد (فارســي) دشــوار کنــد مترجمــان در مواجهــه بــا چنــين ســاخت هاي زبــاني پرتکــراري در گونــه هايي نظيــر گونــۀ ادب روايــي و گونــۀ مطبوعــاتي (ســمز، ٢٠٠٩) در عمــل از چــه راهبردهــاي ترجمــه ٥ به خصوصي بهره مـي جوينـد و احيانـاً بـه چـه نـوآوري هـا و ابتکارعمل هـايي در ايـن زمينـه دست مي زنند.
بــه نظــر مــي رســد چــون در انگليســي محــاوره اي و نيــز در فارسي کارکرد اصـلي ايـن افعـال اساسـاً بيـان نقـل قـول نيسـت و بيشـتر در متـون نوشـتاري روايي انگليسي حالت ناقـل بـه خـود مـي گيرنـد برگـردان آن هـا بـراي متـرجم فارسـي زبـان دشوار و چالش برانگيـز اسـت و متـرجم اثـر نـاگزير از راهبـرد برگـردان تبـديل ناقـل لحنـي به ناقل بياني (خنثي) ميشود که در هر دو زبان بسامد زيادي دارد.
F. Scott Fitzgerald's Die Schonen und Verdammten: A corpus- based study of speech-act report verbs as a feature of translators' style.