چکیده:
یکی از موضوعاتی که در حیطه علوم قرآنی، توجه مستشرقان و قرآنپژوهان غیرمسلمان را بسیار به خود معطوف کرده، تاریخگذاری آیات و سورههای نازل شده است؛ بهگونهای که این مبحث چالشی و بحثبرانگیز، در آثار خاورشناسان انعکاس ویژهای داشته است. «ریچارد بل» جزو صاحبنظران این عرصه شناخته میشود. مباحث مرتبط با تاریخگذاری آیات و سورهها را در فصل هفتم از کتاب وی، «درآمدی بر تاریخ قرآن» میتوان یافت. با بررسی محتوای فصل مزبور، این نتیجه به دست میآید که وی در بررسی و نقد آرای اندیشمندان مسلمان و نیز طرح نظرات خود دچار اشتباهات و لغزشهایی شده است که عمدتاً از عدم اشراف او به فرهنگ، زبان و اعتقادات دین اسلام ناشی میشود. همچنین این نکته مشخص میشود که نوع نگاه او به قرآن صرفاً تاریخی است و از جنبههای وحیانی و مافوق بشری آن چشمپوشی کرده است. به همین علت برخی دیدگاههای او همچون گسستگی آیات یا عدول از ملاک هجرت در تعیین آیات مکی و مدنی یا پذیرش تأثیرپذیری قرآن از گذشت زمان و وقوع نسخ (به معنای لغوی آن) مردود و غیرقابل پذیرش است. در این نوشتار بر آنیم تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، نظرات مطرح شده در فصل هفتم از کتاب مذکور را بررسی کرده و سپس اشکالات آن را بیان کنیم.
One of the topics of Quranic sciences that has attracted the attention of non-Muslim Orientalists and Quranic scholars is the Chronology of the Quran (dating of the revelation of Quranic verses and chapters) In such a way that this challenging and controversial subject had a special reflection in the works of orientalists. Richard Bell is known as one of the experts in this field. Topics related to the dating of verses and chapters can be found in the seventh chapter of his book, "An Introduction to the History of the Qur'an". With examining the content of this chapter, it is concluded that he has made mistakes and errors in studying and criticizing the views of Muslim scholars as well as in expressing himself opinions, which are mainly due to his lack of awareness about culture, language and beliefs of Islam. It also becomes clear that his view of the Qur'an is purely historical and that he has neglected its revelatory and superhuman aspects. For this reason, some of his views, such as the irrelevance of verses or deviation from the criterion of migration in determining the verses revealed in Mecca or verses revealed in Medina, or accepting that the Qur'an is affected by the passage of time or the occurrence of abrogation (literally), were rejected and It is unacceptable. In this article, we try to examine the opinions presented in the seventh chapter of the book by descriptive-analytical method and then express its mistakes.
خلاصه ماشینی:
نقد دیدگاه ریچارد بل درباره تاریخگذاری قرآن 1 سید محمد سلطانی 2 و زینب احمدیان چکیده یکی از موضوعاتی که در حیطه علوم قرآنی، توجه مستشرقان و قرآنپژوهان غیرمسلمان را بسیار به خود معطوف کرده، تاریخگذاری آیات و سورههای نازل شده است؛ بهگونهای که این مبحث چالشی و بحثبرانگیز، در آثار خاورشناسان انعکاس ویژهای داشته است.
این دانش در حوزه علوم قرآنی، یکی از زیرمجموعههای مبحث تاریخ قرآن است؛ بنابراین هرگاه به كمك روایات مختلف مكى و مدنى، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ پیامبر اسلام( و بهرهگیرى از تلویحات یا تصریحاتى كه در قرآن درباره رویدادهاى زمانمند تاریخ رسالت آن حضرت وجود دارد، زمان و ترتیب تاریخى هر یک از واحدهاى نزول قرآن، اعم از یک سوره تمام یا بخشى از یك سوره، شناسایى و معین گردد، تاریخگذارى یا كرونولوژى قرآن گفته میشود (نکونام، درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، 1380: 2).
در میان کتب آسمانی، این شاخهی پژوهشی تنها در خصوص قرآن كریم امكانپذیر است؛ زیرا سایر كتابهای آسمانی نزول دفعی داشتهاند، ازاینرو نمیتوان برای آنها سیر تاریخی در نظر گرفت؛ اما قرآن بر اساس مقتضیات و نیازهای امت اسلام، نزولی تدریجی داشته و سیری تاریخی پیدا کرده است.
مباحث این فصل تا حد زیادی همانند مطالبی است که او درباره تاریخگذاری قرآن در مقدمه ترجمه قرآن بیان کرده است؛ اما باید در نظر داشت که بازنگری و بازنویسی مونتگمری وات باعث شده است که خلطی میان نظریات او و استادش ـ که اختلافنظرهایی نیز باهم داشتهاند ـ پیش آید؛ ازاینرو مطالب این فصل، انعکاس کامل نظرات او نیست.