چکیده:
در سالهای اخیر ورزشهای ماجراجویانه سریعاً در حال رشد بوده است. ورزشهای ماجراجویانه فعالیتهایی جدید و جذاب و بهطور معمول شامل میزانی از چالشهای فیزیکی و ذهنی و حضور نسبی مولفه طبیعت هستند. فعالیتهای ماجراجویانه مسیرهای جدیدی را در فعالیت ورزشی ارائه کردهاند و گاهی به عنوان رقیب ورزشهای مرسوم معرفی میشوند. هدف این پژوهش ارائه الگویی برای توسعه ورزشهای ماجراجویانه بود. بدین منظور از روش کیفی و با استفاده از استراتژی تحقیق نظریه دادهبنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین انجام شد. منابع جمعآوری دادهها شامل مبانی نظری (کتابها و مقالات)، مصاحبه با متخصصین ورزشهای تفریحی و ارائهدهندگان خدمات تفریحی فعالیتهای ماجراجویانه، گروههای کانونی و فیلمهای مستند و سینمایی مرتبط با ورزشهای ماجراجویانه میباشد. این پژوهش منتج به ارائه الگوی توسعه ورزشهای ماجراجویانه شد. در این الگو شرایط علّی پدیدآورنده و توسعهدهنده ورزشهای ماجراجویانه، بافت ورزشهای ماجراجویانه، شرایط واسطهای و شرایط زمینهای حاکم، راهبردها و اقدامات لازم برای توسعه ورزشهای ماجراجویانه و پیامدها و نتایج این توسعه ارائه شده است. پیشنهاد میشود برای شناخت و برخورد مناسب با این حوزه که به احتمال زیاد در آینده به یکی از بخشهای اصلی ورزش تبدیل خواهد شد، پژوهشهای علمی بیشتری خصوصاً با رویکرد آیندهپژوهی صورت گیرد.
In the recent years, adventure sports have been growing increasingly. Adventure sports are new and appealing activities that regularly include some kinds of physical and mental challenges and relative presence of natural environment. These activities are presenting new paths and sometime they called as a serious competitor for mainstream sport. The aim of this study was to present a paradigm for adventure sports development. The qualitative methodology used in this study has followed an interpretive approach that was achieved by grounded theory. Data was collected from literature, interviews, focus groups, adventure sports related documentary films and movies. Results of this study are presenting adventure sports paradigm. In this paradigm developmental causal conditions of adventure sports, contexture of adventure sports, existing intervening conditions and contextual conditions, strategies and tactics for developing adventure sports and finally consequences. To appropriate recognition and encountering with this field, that most probably will be one of the main part of sport, we suggest doing more scientific research, especially with futurology approaches.
خلاصه ماشینی:
براي مثال ويتن (٢٠٠٠ و ٢٠٠٤) از اصطلاح "ورزش هاي سبک زندگي ١" استفاده نمود(٦، ٧)؛ ميدل و بروير (١٩٩٥) "Whizz sports" را ترجيح ميدادند(٨)؛ اصطلاح "Extreme sports" را رينهارت و سيندر (٢٠٠٣) ارائه نمودند(٥) و لينگ (٢٠٠٤) از واژه "Edgework" براي تعريف فعاليت هاي متنوع از جمله ورزشي که شامل سطح بالاي خطر هستند، استفاده کرد(٩)، جايي که از مرزها و هنجارها ميگذرند.
اين رويکرد از اين رو انتخاب شد که منابع انساني مطلع و مسلط بر چگونگي فرايندهاي فعاليت هاي ماجراجويانه محدود بوده و احتمالا داده هاي به دست آمده پراکنده و غير منسجم ميشد از اين رو با توجه به اينکه اين رويکرد با ارائه شش محدوده براي تفسير داده ها امکان تدوين مدلي منسجم را فراهم مينمود براي انجام کار مورد استفاده قرار گرفت .
پيامدها: اين سازه از الگو نتايج و پيامد هاي توسعه ورزش هاي ماجراجويانه است که از ١٤ مفهوم شکل گرفته از کدهاي به دست آمده در قالب ٨ مقوله اصلي تشکيل شده است .
قابل ذکر است که برخي از مقوله هاي ارائه شده در اين الگو ماهيتي عام داشته و مربوط به ذات فعاليت هاي ورزشي و تفريحي ماجراجويانه ميشود و برخي نيز به واسطه انجام اين پژوهش در ايران محدود به شرايط محيط اين کشور ميباشد.
همانطور که مقوله هاي بخش پيامدها در الگوي ارائه شده در اين تحقيق نيز نشان ميدهد اقدام براي فراهم نمودن زيرساخت هاي لازم ، توسعه مشارکت و برگزاري رويدادها و از اين قبيل فعاليت ها با خود شکل گيري ساختارها، بروکراسي و مسايل اداري را به همراه خواهد آورد.
Making Sense of Sports Routledge.
Journal of Sport & Tourism.