چکیده:
مفهوم دانشگاه «پایدار» برخاسته از پارادایمهای رایج مبتنی بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطی است که بر عقلانیت و تفکر سیستمی استوار است و با رویکرد میانرشتهای، مشکلات را شناسایی و برای رفع آنها اقدام میکند. ولی غفلت از بوم معرفتی، نارسایی این پارادایمهاست. هدف این پژوهش، تبیین روششناسی گذار از پارادایمهای رایج به پارادایم معنوی برای دانشگاه پایدار است. برای این منظور، با روش فراترکیب به گردآوری پژوهشهای کیفی حوزه پایداری، ارزیابی آنها، تحلیل یافتههای مرحله ارزیابی، کشف نکتههای اساسی، و ترکیب و تبدیل آنها به یک جایگزین کلیتر پرداخته میشود. با بررسی 46 پژوهش حوزه پایداری، نتایج نشان میدهد که پارادایم معنوی پویا مبتنی بر خرد و دانش عینی با حکمت الهی دانشگاههای کشور همسوست.
The sustainable university concept is rooted in prevalent paradigms pertained to economic, social and environmental development, which all focus on systemic thought and rationality; besides, they tend to
discover and solve problems by applying an interdisciplinary approach. However, the epistemic component is what these paradigms have ignored. The purpose of this study is to explain a methodology for the shift from current paradigms to spiritual ones for sustainable higher education. To reach this end, meta-synthesis method was applied, based on which 46 qualitative researches covering sustainability domain were gathered and their findings were analyzed and evaluated. The viewpoints of these studies were put together and synthesized to introduce a more comprehensive substitute. Results show that the dynamic spiritual paradigm based on wisdom and objective knowledge is in line with the divine wisdom of Iranian universities.
خلاصه ماشینی:
عنوان مقاله :روش شناسي گذار پارادايمي براي تبيين دانشگاه پايدار منصور شاه ولي ١ ـ سيده فاطمه معزي ٢ ـ رحمت اله مرزوقي ٣ دريافت : ١٣٩٨/٠٧/١٣ پذيرش : ١٣٩٨/١٢/١٤ مقاله پژوهشي چکيده : مفهوم دانشگاه «پايدار» برخاسته از پارادايم هاي رايج مبتني بر توسعه اقتصادي ، اجتماعي ، و زيست محيطي است که بر عقلانيت و تفکر سيستمي استوار است و با رويکرد ميان رشته اي ، مشکلات را شناسايي و براي رفع آن ها اقدام مي کند.
در اين پژوهش ، براي بررسي کيفيت و تحليل کيفي متون مورد نظر از شاخص بليکي استفاده مي شود که / در واقع پارادايم حاکم بر پژوهش هاي پايداري در نظام آموزش عالي را در پنج سطح هستي شناسي ، معرفت شناسي ، روش شناسي ، ارزش شناسي ، و انسان شناسي مشخص مي کند (بليکي ، ١٣٨٦).
به طور کلي ، از مقاله هاي بررسي شده فقط نه مقاله در راستاي روش شناسي ، ارزش شناسي ، و انسان شناسي است و به ارائه الگوي بومي مي پردازند، که نشان دهنده ناکافي بودن پژوهش در اين حوزه است (شاه ولي و شاه مراد، ١٣٩١؛ شاه ولي و کرمي ، ١٣٩٣؛ شاه ولي و قاسمي ، ١٣٩٦؛ حيدري عبدي ، ١٣٩٤؛ مطهري نژاد و همکاران ، ١٣٩٤؛ باقري مجد و فلاح فرامرزي ، ١٣٩٥؛ جمشيدي راد، ١٣٩٧؛ فاتح راد و نقوي ، ١٣٩٤؛ مختاريان پور، ١٣٩١).