چکیده:
داستان «داش آکل» از برجسته‌ترین داستان‌های صادق هدایت و از جمله نمونه‌های برجسته
ادبیّات معاصر ایران است. این پژوهش به روش تحلیلی - توصیفی با خوانش داستان داش آکل و
چلکاش و بررسی تطبیقی آن دو از لحاظ اشتراکات و افتراقات در زمینة شخصیّت پردازی و جنبة
ساختاری و همچنین به بیان اشتراک دو مولّفه‌های فکری (خیرء شر و فتوّت) اشاره دارد. بطور کلّی
علل اشتراکات دو داستان را می‌توان به روحیّات انسانی و جبر تاریخ و بخشی رابه تصادف و
توارد و علل افتراقات را به تفاوت در جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی آن نسبت داد. در واقع این دو
نویسنده برآیند عصر خویش‌اندء که خود را در داستان‌های خویش نشان داده‌اند. نتایج این تحقیق
نشان می‌دهد. ء که گورکی از جمله نویسندگانی است» که آثار آن سخت در داستان‌های فارسی نفوذ
کرده و به صورت غیرمستقیم بر نویسندگان ایرانی تاثیر گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
بررسی و تحلیل تطبیقی داستان داش آکل صادق هدایت با داستان چلکاش ماکسیم گورکی سكينه غلامپور دهكي 1 و احترام رضائي 2 چکیده داستان «داش آکل» از برجسته‌ترین داستان‌های صادق هدایت و از جمله نمونه‌های برجسته ادبیّات معاصر ایران است.
این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی با خوانش داستان داش آکل و چلکاش و بررسی تطبیقی آن دو از لحاظ اشتراکات و افتراقات در زمینۀ شخصیّت‌پردازی و جنبۀ ساختاری و همچنین به بیان اشتراک دو مؤلّفه‌های فکری (خیر، شّر و فتوّت) اشاره دارد.
2- وجوه افتراق در شخصیّت پردازی داستان داش آکل و چلکاش: 2-1- از افتراقات این دو داستان آن است که قهرمان صادق هدایت در پایان داستان و بعد از جراحت سخت و سنگین که منجر به مرگ او می‌شود، دوباره داش آکل قدیمی محبوب می‌شود.
آنجا که چلکاش بعد از فراغت از دزدی در حالی که به گذشته خود بر می‌گردد «خود را داماد می‌بیند و زنش آنفنیسای سیاه چشم با گیسوی بلند، چاق، لطیف و شادمان را مشاهده می‌کند (معلوم نیست آیا این آرزوست یا در واقع این امر انجام شده است؟» (گوركي، 1369: 56)؛ امّا عشق در داش آکل دارای ارزش اجتماعی والایی است.
» (هدایت، 1344: 24) 4- وجوه افتراق ساختاری در صحنه پردازی داستان داش آکل و چلکاش 4-1- از افتراقات داستان چلکاش و داش آکل، توصیفات و تشبهات ماکسیم گورگی از فضای داستان، حالات و احساسات شخصیّت قهرمانان است؛ در حالی که در داستان صادق هدایت این امر کمرنگ‌تر است.
(
, 
, 
)
