خلاصه ماشینی:
شاید اگر تنها بودم و سخنان آقا را میخواندم فقط دلم میسوخت که چرا هیچ غلطی نمیکنم و چقدر رهبرم غریب است که هر چه میگوید، توصیه میکند، درخواست میکند، دستور میدهد که موج دوم را به پا کنید، کسی حرکت نمیکند و من هم بهتنهایی کاری از دستم بر نمیآید.
اما بین بچههای خانة طلاب وقتی جملات رهبری را مرور میکردیم، این عزم جمعی و اینکه ما میتوانیم کاری انجام بدهیم احساس میشد.
«خانة طلاب جوان قم» با توجه به مشکلات پیش آمده برای مردم غیور، مقاوم و مظلوم این شهر مقدس و با توجه به احتمال نیاز مجموعههای پزشکی در بیمارستانها در امر رسیدگی و پرستاری از بیماران قرنطینه شده و یا کمک به پخش اقلام بهداشتی و یا هر کمک دیگری، آماده هر گونه همکاری و خدمترسانی است.
» شاید برای شما مهم نباشد، ولی برای طلبههایی که دار و ندارشان لبخند رضایت آقا و خوشنودی ایشان است این خبر یعنی شعفی که آن را با دنیا نمیشود عوض کرد.
رفتم جلو و پرسیدم: «گفتم کاری داری برادر؟» با اینکه لباس طلبگی هم نداشتم نگاهی کرد و با احترام گفت: «نه حاج آقا!
خبر کوتاه بود: خانة طلاب جوان در نامهای به دکتر ظریف آمادگی خود را برای پرستاری و مراقبت از نیازمندان و سالمندان اروپایی و آمریکایی ابراز کرد.
نکته جالب این است که این اتفاق دقیقاً در موج دوم کرونا هم برای خانة طلاب افتاد.
پیرمرد دیگری چشمهایش را باز کرد و گفت: «بیا اینجا جوون!» رفتم کنار تختش.