چکیده:
بیتها یا سوگچکامههای حماسی بویراحمدی، گونهای از ادب منظوم عامهاند که عمدتا سرایندگانی ناشناس، پس از کشته شدن یکی از قهرمانان یا بزرگان بویراحمدی در مبارزه با مخالفان، آنها را سرودهاند و بعدها بهوسیله مردم و خوانندگان اشعار لری خوانده و تکرار شدهاند. این اشعار را میتوان جزو اشعار حماسی عامه قرار داد. از آنجا که این اشعار در میان مردم بویراحمد دارای جایگاه رفیع و بازتابدهنده بخشی از حوادث تاریخی ـ اجتماعی بویراحمد هستند، در این مقاله، این اشعار با هدف ریختشناسی و بررسی ابعاد ادبی، موسیقایی، محتوایی و اجتماعی، با روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی ـ تحلیلی) بررسی شدهاند و بهطور خلاصه مشخص شده که سوگچکامههای بویراحمدی طرحی ساده، روایی و بدون مقدمهچینی، اوج و فرود دارند. توصیف شخصیتها و صحنههای نبرد در آنها قوی است. راوی دانای کل است و روایت از نوع واقعی و مستند. از نظر زبانی و ادبی نیز بیتهای بویراحمدی، زبانی ساده و روان دارند و در آنها از صنایع ادبی پیچیده و انتزاعی خبری نیست. از منظر موسیقایی، وزن در آنها هجایی است و کمبود وزن را با کشدارکردن کلمات حفظ میکنند. از نگاه محتوایی نیز مضمون و محتوای اصلی این اشعار، دلیریها و شجاعتهای قهرمانان و بزرگان بویراحمدی در مبارزه با مخالفان خود است. از نظر اجتماعی هم این اشعار، امروزه یکی از عوامل وحدت و همگرایی طوایف بویراحمدی بهشمار میآیند. این مقاله میتواند نمونهای برای بررسی این نوع شعر عامه در سایر مناطق کشور قلمداد شود.
Abstract
The epic threnodies or sowxins are popular poems that are composed
by unknown poets after the death of one of the heroes or elders of the
Lori tribe in the fight against the ruling regime, and have long been
read by the people and singers of Lori poems. Bakhtiari and
Boyerahmadi tribes have many racial, linguistic, cultural and
historical affinities, and threnodies have a high place among them;
therefore, in this paper, in order to study the various dimensions of
these poems and to find out the phenomenon of the transmission of
popular poems, they are compared according to the method of content
analysis (comparative approach). It is briefly stated that Bakhtiari and
Boyerahmadi threnodies have the same and common elements of epic
poetry (heroic, national, ethnic, and narrative forms), themes, verses
and hemistiches, description, and literary characteristics, but the
language of Boyerahmadi threnodies is rougher than that of
Bakhtiari's and it has a kind of controversy with the unexampled
creator. In this paper, the most important linguistic, literary, cultural
and historical values of these threnodies are discussed. Also, the
analysis can be regarded as a model for study of this kind of popular
poetry in different parts of Iran.
خلاصه ماشینی:
شاخص ترين اين افراد عبارت اند از: قدرت الله اکبري در کتاب بويراحمد در گذرگاه تاريخ (١٣٦٨: ٩، ١٨، ٢٦، ٦٤، ٧٥، ٩٥)؛ عزيز کياوند در کتاب حکومت ، سياست و عشاير (١٣٦٨: ٦٥ ـ ٨٣)؛ جواد صفينژاد در کتاب عشاير مرکزي ايران (١٣٦٨: ٦٠٨ ـ ٦١٠)؛ نورمحمد مجيدي در کتاب علما و شاعران استان کهگيلويه و بويراحمد (١٣٧٨: ٦٢٥ ـ ٧٢٨)؛ کاووس تابان سيرت در کتاب دلاوران کوهستان (١٣٨٠: ٢٣٠ ـ ٢٣١، ٣٤٥ ـ ٣٤٦، ٣٧٨ ـ ٣٧٩)؛ سيد ساعد حسيني در کتاب شعر، موسيقي و ادبيات شفاهي (١٣٨١: ١١٩ ـ ١٤٤)؛ حامد اکبري در کتاب رجال بويراحمد (١٣٨١: صفحات متعدد)؛ الله بخش آذرپيوند در کتاب تحولات سياسي و بويراحمد و جنگ گجستان (١٣٨٤: ٢٨٨ ـ ٢٨٩، ٢٩٣ ـ ٣٠٨، ٤٠١ ـ ٤٢٤، ٤٦٧ ـ ٤٦٨) و سيمين طاهري در کتاب فرهنگ عاميانۀ مردم کهگيلويه و بويراحمد (١٣٨٤: صفحات متعدد)؛ اما کسي که در جمع آوري و استفادة تاريخي از اين اشعار تلاش زيادي کرده ، سياهپور است که در پايان نامۀ خود با عنوان حوادث تاريخي بويراحمد در دوره هاي قاجار و پهلوي و بازتاب آن در اشعار محلي، بيشتر اين اشعار را با ملاحظات تاريخي و سياسي بررسي کرده است (سياهپور، ١٣٩٢: صفحات مختلف ).
براي مثال ، برادر 134 ناتني خسروخان بويراحمدي که خسروخان را به قتل رساند (سياهپور، ١٣٩٢: ٨٤) يا فرزندان خداکرم خان که او را کشتند، از اين گونه اند (همان ، ٢٣)؛ اما واقع امر اين است که سوگ چکامه هاي حماسي و واقعي، عمدتا دربارة افرادي نظير کيلهراسب ، ملا غلامحسين سياهپور سروده شده اند؛ کيلهراسبي که بهمن بيگي با اشاره به بيتي که آورده ميشود، دربارة او ميگويد: بيرمد يادم کنيت بيشتر سرتنگ کي ديده بچه لري بي شا کنه جنگ Beyramad yâdom konit bištar sar- e- tang/ ki dide ba če lori bay šâ kene jang.