چکیده:
از دیرباز تعارض تکالیف یکی از مسائل مهم فلسفه های هنجاری بوده است و فلاسفه برای حل این مسئله، بسیار تلاش کردهاند. موقعیت های عملی بسیاری وجود دارد که در آنها مشکل تعارض میان دو تکلیف مشاهده می شود. ازسویی، منطقدانان فیلسوف با توجه به تجربه موفقی که از صورتبندی مسائل فلسفی داشتند، در صدد برآمدند این مسئله را نیز صورتبندی کنند. اما چگونه می توان جملات هنجاری را صورتبندی کرد؟ پاسخ این پرسش روشن است؛ از راه منطق تکلیف. ولی این مسئله که کدام نظام از منطق تکلیف می تواند تعارض تکالیف را صورتبندی کند، پرسشی مهم و کلیدی است و پاسخ آن به بررسی نظام های مختلف منطق تکلیف نیاز دارد. در این مقاله تلاش می شود تا با بررسی نظام های استاندارد، توانایی نظام های یادشده یا ناتوانی آنها در صورتبندی تعارضات تکالیف نشان داده شود. روش بررسی، توصیفی تحلیلی با تکیه بر روش های اصل موضوعی و روش تحلیل منطقی است.
Since a long time ago, the conflict of duties has been among the serious problems of normative philosophies, and philosophers have made numerous attempts to solve it. The conflict of duties is practically observed in many situations. On the other hand, the philosopher- logicians, based on their successful experience of formulating the philosophical problems, have sought to formulate normative sentences too. But how can one formulate normative sentences? The answer is provided by deontic logic. However, the question as to which system of deontic logic can formulate the conflict of duties is important, and we must study different systems of deontic logic to answer this question. Examining the standard systems, the present paper seeks to show whether or not these systems can formulate the conflicts of duties. The method used in this paper is descriptive-analytic, and the methods of axiomatic and logical analysis are utilized.
خلاصه ماشینی:
· >: صورت اکید ≥ است: Opf A > Opf B iff (Opf A ≥ Opf B) & ~(Opf B ≥ Opf A) · ≈: رابطهای است که تساوی دو الزام را در بادی امر در میزان اهمیت نشان ميدهد: Opf A ≈ Opf B iff (Opf A ≥ Opf B) & (Opf B ≥ Opf A) روشن است که اگر M را مدلی در موقعیت تعارض تکالیف در نظر بگیریم، آنگاه: M ⊨ Opf A iff Opf A ∈ ∆ در موقعیت تعارض تکالیف حلپذیر که بنا بر ادعای پیشنهاد فعلی، الزام پس از در نظر گرفتن همه چیز وظیفه نهایی شخص است، الزام پس از در نظر گرفتن همه چیز که در مدل M صادق است، به شکل زیر تعریف میشود: Def 1) M ⊨ Oatc A iff Opf A ∈ ∆ & ∀B [(Opf B ∈ ∆ & ~◊(A˄B)) ⇒ Opf A > Opf B] باید به این نکته توجه کرد که میان الزام نهایی با الزام در بادی امر قوی (Ospf) تفاوت وجود دارد.
ثانیاً هر دو عضو از این مجموعه با یکدیگر ناسازگارند: Ө = {Opf A ∈ ∆ : M ⊨ Ospf A & ∀B[(⊬ A ≡ B & M ⊨ Ospf B) ⇒ ~◊(A˄B)] با توجه به این نماد جدید و حدودش، پاسخ فصلی ادعاشده در c عبارت است از: DR) M ⊨ Oatc ⋁ Ө* که برای هر Ai که∈ Ө Ai Opf ⋁ Ө* = A1 ˅ … ˅ Ai با توجه به ادعای c، باید (DR) منطبق با Def 1 گردد؛ اما مثال زیر خلاف این را نشان میدهد: مثال مأموریت (1): براون در زمان مشخصی چند مأموریت دارد.