خلاصه ماشینی:
تلميحات در ديوان شهريار نادر لطفي صميمي کارشناس ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي ١-٢- تلميح ١-١-٢-تعريف تلميح : «تلميح در لغت به معني نمودن و آشــکار کردن (فرهنگ نفيسي )،نگاه سبک کردن به سوي چيزي (غياث اللغات )و در اصطلاح بديع اشارت کردن در کلام به قصه ، يا آوردن اصطلاحات علوم نجوم و موســيقي و غيره ، يا در کلام خود آوردن آيات قرآن مجيد يا احاديث است (غياث اللغات ، فرهنگ آنندراج ).
معني تلميح در دايرة المعارف فارسي نيز چنين آمده است : 7 «تلميح [ ســبک نگريستن ]، در علم بديع ، براي اثبات سخن خويش به داستان مشهور يا آيه اي يا حديثي يا مثلي معروف اشــاره کردن ، يا اصطلاحــات برخي ازعلوم را آوردن ؛ ماننداين بيت سعدي : «سحر سخنم در همه آفاق برفته است ليکن چه کند با يد بيضا که تو داري » که اشــاره دارد به معجزه حضرت موسي (ع ) که دست خود در گريبان فرومي برد و چون بر مي آورد مانند ستاره اي مي درخشيد».
(المعجم شمس قيس رازي ص ٣٧٧) ٢-١-٢-نظر متأخرين در مورد تلميح : مرحوم استاد همايي معتقد است : «تلميح يعني به گوشه چشم اشاره کردن ؛و در اصطلاح بديع آن است که گوينده درضمن کلام به داستاني يا مثلي يا آيه وحديثي معروف اشاره 8 کند، چنان که سعدي راست : گرش ببيني و دست از ترنج بشناسي روا بود که ملامت کني زليخا را اشــاره است به داستان زليخاکه زنان مصراورا درعشق يوسف ملامت مي کردند،اما چون چشم ملامتگران به يوسف افتاد، چندان خود راباختند ومضطرب شدندکه به جاي ترنج دست خود بريدند.