چکیده:
توسعه و پيشرفت در ايران اسلامي همواره دغدغه پژوهشگران جامعه شناسان ايراني بوده است . در
اين زمينه مقالات و کتبي نيز به رشته تحرير درآمده که به نوبه خود مطالعه آنان به منظور رسيدن
به الگوي اسلامي ايراني پيشرفت حائز اهميت مي باشد. احمد اشرف يکي از اين جامعه شناسان مي
باشد که در زمينه موانع توسعه در ايران صاحب نظر است . وي در بررسي علل و موانع رشد سرمايه
داري در ايران دوره قاجار به عوامل دروني و بيروني پرداخته و وضعيت نيمه استعماري آن دوران را
مورد توجه قرار داده است . جهت بررسي و شناخت مباني فکري اشرف به صورت گذرا آراء مارکس ،
ماکس وبر و ويتفوگل مورد مطالعه قرار گرفته و در نهايت سعي شده با نگاهي انتقادي و با بررسي
نوشته هاي منتقدان اشرف نظراتش مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرد. از جمله اين که وي پس از
بيان مشکل مسيري را براي حل آن پيشنهاد نکرده و به بيان راهکار کلي بسنده مي کند.