چکیده:
یکی از مباحث مهمی که در قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت روایتشناسی است که در معنای عام گذر از وضعیتی اولیه به سوی وضعیتی ثانویه است و کنش کنشگران بر این مبنا صورت میپذیرد.گریماس روایتشناسی ساختارگراست. او تلاشهای فراوانی جهت ارائه الگوهای معین در زمینۀ روایتشناسی انجام داده است.روایتشناسی گریماس بر اساس ریخت شناسی حکایتهای پراپ استوار است. در این مقاله داستان اکوان دیو در شاهنامه بر اساس نظریۀ جدید روایتشناسی ساختار گرا و معنی شناسانۀ گریماس بررسی شده است و نگارندگان به بررسی پیرنگ و الگوی کنشی گریماس و نیز تحلیل این داستان بر اساس مربع معنا شناسی او پرداختهاند.
Narratology is a noteworthy branch of twentieth century criticism, and the general concept of it is the transition from the initial position to the second position and it becomes the basis for the actors’ actions to take place on. Algirdas Julien Greimas, the semiotician narratologist, has done a lot to provide certain patterns in narratology. His narratology is based on Vladimir Propp's morphology of the tales. The present paper aims to investigate “Story of Akvan the Demon” in Ferdowsi's Shahnameh based on the actantial model of Grimas, and the researchers have studied the plot of the story through his semiotic square approach.
خلاصه ماشینی:
روايت شناسي «داستان اکوان ديو» نسرين بيرانوند١، حسين آريان ٢، ناصر کاظم خانلو٣ تاريخ دريافت : ٩٥/٠٣/٠٥ تاريخ پذيرش : ٩٥/٠٣/١٢ چکيده يکــي از مباحث مهمي که در قرن بيســتم مورد توجه قرار گرفت روايت شناســي اســت که در معناي عام گذر از وضعيتي اوليه به سوي وضعيتي ثانويه است و کنش کنشگران بر اين مبنا صورت مي پذيرد.
در اين مقاله داستان اکوان ديو در شاهنامه بر اساس نظريه ي جديد روايت شناسي ســاختار گرا و معني شناســانه ي گريماس بررسي شده است و نگارندگان به بررسي پيرنگ و الگوي کنشي گريماس و نيز تحليل اين داستان بر اساس مربع معنا شناسي او پرداخته اند.
هدف اصلي اين پژوهش ، شــناخت کارکرد روايي داســتان اکوان ديو در شاهنامه از منظر گريماس اســت و در آن پيرنگ ، الگوي کنشــي و مر بع معنا شناسي بررسي و تحليل شد.
شخصيت هاي انساني : رستم ، کيخسرو، گرگين ميلاد، افراسياب ، سپاهيان افراسياب ، چوپانان گله ي اسبان کيخسرو و افراسياب ، شخصيت هاي حيواني : رخش ، نهنگان ، شخصيت هاي فراطبيعي : اکوان ديو در شــاهنامه کــه عرصه ي نبــرد ميان اهورا (نمــاد خير) و اهريمن (نماد شــر) و نيروهايشــان اســت موجودات اســطوره اي و فراطبيعي در شــکل گيري نيروها نقش تعيين کننــده اي دارند تا آنجا کــه بعضي از آنها به دليل کنش هــاي اهريمني متمايز از ديگران به صورت مظهر و نماد خاصي از شر درآمده اند.
در بخش مربوط به پيرنگ اين داستان سه پاره ي ابتدايي ، مياني و پاياني و نيروهاي تخريب کننده و ســامان دهنده وجود دارد که نشــان مي دهد داســتان اکوان ديو يک روايت کامل اســت .