چکیده:
یکی از رویکردهای دینی و دانشی در حوزۀ علمیۀ قم، رویکرد عرفانی است که از بدو تأسیس حوزۀ نوین این شهر، در آغاز سدۀ کنونی تا زمان حاضر حیات داشته است. مخالفان این رویکرد در این دوره همواره به نقد جدی این رویکرد پرداختهاند. خاستگاه رویکرد عرفانی قم دو مکتب حکمی تهران و اخلاقیون نجف است و حامیان این رویکرد در پایبندی به میراث عرفانی اسلام و نقد جنبههای خانقاهی تصوف و نیز تطبیق آموزههای صوفیه با کلمات امامان شیعه و نیز ارائۀ تفسیر عرفانی از قرآن و روایات مانند سلف خود عمل کردهاند و همین امور باعث فاصلهگرفتن آنان از تصوف محض شده است و درنتیجه، از اتهام صوفیبودن رهیدهاند. همچنین، آنها از فشار مخالفان خود نیز متأثرند و در استناد به کلمات صوفیه بسیار محتاط عمل میکنند و همواره بر تمایزات و اختلافاتشان با تصوف تأکید دارند. مسیر سومی در میانه نزاع موافقان و مخالفان و متأثر از این نزاع، در دهههای اخیر سر برآورده است که مدعایش گذر از عرفان موجود بهسویِ عرفان ناب، راستین، حقیقی و بدون شائبه است. کوششهای معرفتی این دسته نقش مؤثری در حفظ و بقای گفتمان عرفانی و نیز آشناکردن مخالفان عرفان با این گفتمان داشته است و البته چنین رویکردی در شیعه بدیع نیست و پیشتر در آثار امثال فیض کاشانی بروز داشته است و این عده عملاً در برابر عرفان از جستوجوی عرفانی ناب با عناوینی چون عرفان وحیانی و اهل بیتی سخن میگویند.
One of the religious and scientific approaches in the seminary of Qom is the mystical approach that has existed since the establishment of the new seminary of this city at the beginning of the current century. Opponents of this approach in this period have always been serious critics of this approach. The origins of the mystical approach of Qom are the two schools of jurisprudence of Tehran and the ethicists of Najaf. The supporters of this approach in adhering to the mystical heritage of Islam and criticizing the monastic aspects of Sufism and adapting the teachings of Sufism to the words of Shiite Imams Their predecessors have acted and these things have caused them to distance themselves from pure Sufism and as a result have been freed from the accusation of being Sufis. They are also influenced by the pressure of their opponents and are very cautious in quoting Sufi words and always emphasize their differences with Sufism. The third path in the midst of the conflict between the proponents and the opponents and affected by this conflict has emerged in recent decades, which claims to be the transition from existing mysticism to pure, true, true and unshakable mysticism. The epistemological efforts of this group have played an effective role in preserving and surviving the mystical discourse and also acquainting the opponents of mysticism with this discourse. Mysticism speaks of the search for pure mysticism, with titles such as revelatory and Ahl al-Bayt mysticism.
خلاصه ماشینی:
خاسـتگاه رویکرد عرفانی قم دو مکتب حکمی تهران و اخلاقیون نجف است و حامیان ایـن رویکـرد در پایبندی به میراث عرفانی اسـلام و نقـد جنبـه هـای خانقـاهی تصـوف و نیـز تطبیـق آموزه های صوفیه با کلمات امامان شیعه و نیز ارائۀ تفسیر عرفانی از قرآن و روایـات ماننـد سلف خود عمل کرده اند و همین امور باعث فاصله گرفتن آنان از تصوف محض شده اسـت و درنتیجه ، از اتهام صوفیبودن رهیده انـد.
از میـان مراجـع تقلیـد قـم ، آیـات حسین وحید خراسانی (یکی از مهم ترین مراجع قم و از شاگردان میرزا مهدی اصـفهانی و متأثر از اندیشه های او در ضدیت با حکمت و عرفان )، لطف لله صافی گلپایگانی (دامـاد و شاگرد سیدمحمدرضا گلپایگانی ، مرجع پیشـین حـوزٔە قـم و یکـی از سرسـخت تـرین منتقدان عرفان و فلسفه در قمِ کنونی ) و ناصر مکارم شیرازی که اثـری بـا عنـوان جلـوه حق در نقد تصوف و عرفان دارد و در کتاب فتاوای خود قائلان به وحدت وجود را کافر و نجس تلقی کرده است [٣٨، صص ١٩-٢٠]، با عرفان و حکمت بر سر ستیزند و درمقابل ، مراجع و علمایی چون عبدلله جوادی آملی ، حسن حسن زاده آملی ، علی سـعادت پـرور و یحیی انصاری شیرازی و برخی دیگر از شاگردان علامه طباطبایی و امامخمینـی بـر سـر مهر دوستی با فلسفه و عرفان اند و بر تدریس و تحقیق در آن و گسترش گفتمان معنوی پافشاری داشته اند.