چکیده:
نامه نگاری منظوم و منثور در زبان فارسی قدمت دیرینه دارد امّا نامههای اداری معمولاً منثور بودند. استشهادی نویسی یکی از گونههای مکاتبات اداری محسوب میشد و اکنون نیز چنین است. در استشهاد، گروهی از بزرگان و مسئولان و معتمدان و معاریف شهر و کشور، در تأیید یا تکذیب امری گواهی مینوشتند.
در کتابهای تاریخ و جنگها و آثار نویسندگان زبان فارسی، نمونههای فراوانی از مکاتبات رسمی و غیر رسمی و اداری و دوستانه آورده شده است، امّا، نگارنده تاکنون در میان این آثار، استشهادی که گواهیهای گواهان نیز در پای نامه باشد، ندیده است، جز این استشهاد که در این مقاله معرفی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در قصايدش سه بار از اين شهر نام برده و به هجرت خود از ساوه به سوي کرمان اشاره کرده است : احمـدي وز مهـاجـــران تــوام بوده در قصـد دشمنــت ز انصار در رکـاب تـو کـرده چون بوبکر هجـرت از سـاوه تا بـه هنـدوبار در تخلص قصايدش نيز خود را «بها» و «بهاي ساوجي»معرفي مي کند: مصطفي خلقي و در مدحت بهاي ساوجي بار غيـرت بــر روان روشـن حسـان نهاد بهـاي گـوهــر نظـم بهـا بـه مـدحت تو شکسـت رونـق بـازار لـؤلـوي مـنـثــور اشعار بازمانده از بهاء الدين ، در مدت اقامت وي در کرمان و ملازمت تاج الدين احمـد بـن علي عراقي، وزير امير مبارز الدين سروده شده و در زمان زنده بودن ممدوح (قبـل از سـال ٧٤٦ هـ.
اين محضر، در قالب مثنوي سروده شده و داراي ١٢٤ بيت است که خطاب به خواجه غياث الدين محمد رشيدي(وفات ٧٣٦ق )٢ ، فرزند رشيد الدين فضل الله همـداني، وزيـر سـلطان ابوسعيد بهادر خان و آرپاخان است ، بـه احتمـال زيـاد در آغـاز وزارت وي(وزارت از سـال ٧٣٦-٧٢٨ ق ) فراهم آمده است و از او خواسته شده است تا حکـم کرمـان را بـه نـام تـاج الدين احمد بن علي عراقي صادر نمايد.
اين گواهي ها نيز خود نامه هاي کوتاه ، بين دو تا هفت بيت هستند که همگي خطـاب بـه غياث الدين وزير و با توصيف و تمديح او شروع شده اند و با تصديق مفـاد محضـر پايـان يافته اند اين محضر از چندين جهت اهميت دارد: ١- به نظر مي رسد که قديم ترين محضر منظوم باشد که تا کنون شاخته شده و به دست آمده است .