چکیده:
شعر امروز با زمانشناسی نیما یوشیج، دگرگونی در شکل و درونمایه را آزمود. نیما شاعر امروز را با جامعه آشنا ساخت و خود جامعهگراترین شاعر روزگار خود شد. پس از نیما، نوآوریهای شاگردان او در دهههای 30 و 40 جلا و جلوهای تازه به این شعر بخشید. اوجگیری خیزش همـگانی ایرانیان در دههی پنجاه، پدیدآمدن ادبیات تازهای را در پی داشت. انقلاب بزرگترین تحول اجتماعی ممکن هر ملتی است و انقلاب اسلامی ایران با توجه به پشتوانهی عظیم مردمی خود، چشماندازی روشن برای پدیدآوردندگانش را نوید میداد. شاعران به عنوان پیشروترین اعضای نهاد اجتماعی همواره در فراز و فرودهای اجتماعی نقشی ویژه بر عهده دارند. از این روی میتوان در متن آفرینشهای هنری شاعران، سلسله رویدادهای اجتماعی عصر شاعر را کشف، استخراج و تحلیل نمود. در این پژوهش تحلیلی – توصیفی، سه دورهی انقلاب، جنگ، ادوار پس از جنگ را در پنج دفتر شعر «در کوچهی آفتاب»، «تنفس صبح»، «آینههای ناگهان»، «گلها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» مورد ارزیابی قرار دادهایم. مهمترین دستاورد و نتیجهی این پژوهش، توجه تمام شاعر به رویدادهای اجتماعی روزگار خویش بوده است که همین موضوع زمینههای تحول و تغییر اندیشهی شاعر را ممکن میسازد.
Today's poetry, with the timeline of Nima Yoshij, has undergone a transformation in form and in-depth. Nima made the poet today familiar with society and became the most sociable poet of his time. After Nima, his students' innovations in the 1930s and 40s paved the way for this poem. The rise of the Iranian uprising in the fifties led to the emergence of new literature. The revolution is the largest possible social transformation of any nation, and the Islamic Revolution of Iran, given its enormous popular support, promises a clear eye to its creators. Poets, as the foremost members of the social institution, always play a role in social ups and downs. Therefore, in the context of the artistic creation of poets, the dynamics of the social events of the age of the poet can be discovered, extracted and analyzed. In this analytical-descriptive study, three periods of revolution, war, postwar period in five poetry books "In the Sun", "Morning Breath", "Suddenly Mirrors", "All Flowers" Sunflowers "and" Grammar of Love "have been evaluated. The most important achievement and the result of this research was the attention of the entire poet to the social events of his time, which makes this possible subject of the poet's development and change.
خلاصه ماشینی:
: مردي که طلايه دار مردان خداست / از طايفه ي نورنوردان خداسـت / قطبـي کـه مدار چشـم او قبلـه نماسـت / قلـبش گـل آفتـابگردان خداسـت (در کوچـه آفتاب/ص٢٣) اين ثار حسين است نه مولود خمين / اين يار محمد است و سردار حنـين / ايـن قصــه ي نــاب نــامکرر حــافظ !/ تکــرار حســين اســت ، حســين اســت ، حسين (همان/ص٢٣) در ذهن افق سايه ي تاري پيداست / در جادهي شب طرح غبـاري پيداسـت / اي خيل پيادگان ظفر نزديک است / کز دور سوار تک سـواري پيداسـت (درکوچه ي آفتاب/ص٢٩) بازآمد و خود بناي اين خانه نهاد/ در لانه ي مرغ عاشقي دانه نهاد/ بسترد دوباره اشک از گونه ي شمع / مرهم به پر زخمي پروانه نهاد(همان/ص٢٩) اعتقاد به امام و جنبه هاي متعالي شخصيت او در ضمن بسياري از شعرهاي قيصر و ديگـر شاعران اين روزگار از جمله بديهيترين مضـامين شـعري اسـت کـه دائمـا ايـن شـاعران مخاطبان خود را به چرخش در پيرامون اين شخصيت فرا ميخوانند: مبادا خويشتن را وا گذاريم / امام خويش را تنها گذاريم / ز خـون هـر شـهيدي لاله اي رست / مبادا روي لاله پا گذاريم (همان/ص٩٦) عشق به شخصيت امام خميني منحصر بـه دورهي خاصـي از شـعر قيصـر نبـوده اسـت و توصيف روحيات ، حالات و چشم انداز شاعرانه ي ايشان حتي به فاصله ي چند سال پس از انقلاب نيز در توصيف او چنين ميسرايد: لبخند تو خلاصه ي خوبيهاست / لختي بخند خندهي گـل زيباسـت / پيشـانيت تنفس يک صبح است / صبحي که انهتاي شب يلداست ...