چکیده:
هدف از این پژوهش، پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس شادکامی و کیفیت زندگی در زوجین شهر تهران بود. طرح پژوهش، توصیفی - همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش، همۀ زوجهای منطقه ۱۱ و ۱۲ شهر تهران در سال 97-96 بودند. تعداد 150 نفر (75 زن و 75 مرد) از طریق نمونهگیری در دسترس، برای پاسخگویی به سه پرسشنامۀ پژوهش، شامل مقیاس 29 سوالی شادکامی آکسفورد (Hill & Argyll, 2002)، مقیاس 26 سوالی کیفیت زندگی (World Health Organization, 1996) و مقیاس 47 سوالی رضایتمندی زناشویی (Olson, 1997)، انتخاب شدند. بهمنظور تحلیل دادهها، از رگرسیون گامبهگام استفاده شد. نتایج نشان داد، رابطۀ خطی بین متغیر رضایت زناشویی و مولفههای پیشبین، به لحاظ آماری معنیدار است (001/0 p<). به این معنی که شادکامی و کیفیت زندگی، قادر به پیشبینی رضایت زناشویی زوجین هستند (001/0 p<). همچنین، نتایج نشان دادند، متغیرهای کیفیت زندگی و شادکامی به ترتیب با انحراف معیار 26/0 و 15/0 میتوانند 6 درصد از واریانس رضایت زناشویی را پیشبینی کنند و متغیر کیفیت زندگی نقش بیشتر و شادکامی، نقش کمتری در پیشبینی رضایت زناشویی دارد. درنتیجه شادکامی و کیفیت زندگی، نقش بسزایی در پیشبینی رضایت زناشویی دارند. درواقع شادکامی و کیفیت زندگی، باعث افزایش مهارتهای زندگی زناشویی و به تبع آن، رضایت زناشویی میگردد؛ بنابراین در طراحی برنامههای آموزشی و درمانی مبتنی بر افزایش رضایت زناشویی، باید به شادکامی و کیفیت زندگی زوجین، توجه ویژهای، مبذول گردد.
The purpose of this study was to predict marital satisfaction based on happiness and quality of life in couples in Tehran. The research design was descriptive-correlation. The statistical population of this study was all couples in 11th and 12th district of Tehran. 150 people (75 women and 75 men) used the available sample to answer three research questionnaires, including Oxford Happiness Questionnaire (2002), Quality of Life (1996) and Enrich Marital Satisfaction (1997) were selected. Descriptive and inferential statistics (Pearson test and stepwise regression) were used to analyze the data. The results of statistical analysis showed that happiness and quality of life can predict marital satisfaction (p <0.001). The results of regression showed that the linear relationship between marital satisfaction variable and predictor components was statistically significant (p <0.001). This means that happiness and quality of life are able to predict marital satisfaction of couples (p <0.001). Also, the results showed that the variables of quality of life and happiness, with the standard deviation of 0.26 and 0.15, can predict 6% of the variance of marital satisfaction variable. The variable of quality of life has a greater role Conclusion: Happiness and quality of life play an important role in predicting marital satisfaction. In fact, happiness and quality of life increase marital life skills and consequently marital satisfaction. Therefore, in designing programs based on increasing marital satisfaction, special attention should be paid to the happiness and quality of life of couples.
خلاصه ماشینی:
چکیده هدف از این پژوهش، پیشبینی رضایت زناشویی بر اساس شادکامی و کیفیت زندگی در زوجین شهر تهران بود.
نتایج نشان داد، رابطۀ خطی بین متغیر رضایت زناشویی و مؤلفههای پیشبین، به لحاظ آماری معنیدار است (001/0 p واژههای کلیدی: شادکامی، کیفیت زندگی، رضایت زناشویی، زوجین Prediction of Marital Satisfaction Based on Happiness and Quality of Life in Couples in Tehran Maryam karami, M.
همچنین ناواتیس، لابتیس و کایرنی (Navaitis, Labutis & Kairiene, 2016) و درایور و گاتمن (Driver & Gottman,,2004) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین شادکامی و رضایت زناشویی زوجین، رابطه وجود دارد.
کیفیت زندگی، (Quality of life)، احساسی از رضایت یا عدم رضایت، در مورد جنبههای مختلف و مهم زندگی است (Carney, Yager, Maguire & Touyz, 2019).
رضایت از زندگی زناشویی، بهعنوان یک ارزیابی ذهنی و درونی از کیفیت کلی ازدواج و اینکه تا چه حد نیازها و تمایلات در ازدواج، برآورده میشود تعریف میگردد؛ بنابراین این مفهوم امری کاملاً فردی بوده و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگی آنها استوار است؛ بهعبارتدیگر، کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی دارد و دربرگیرندۀ عوامل عینی و ذهنی است و بیشتر بهعنوان ادراک فرد از رضایت در زندگی، سلامت جسمانی، سلامت اجتماعی و خانوادگی، امیدواری، آداب معاشرت و سلامت روانی افراد در نظر گرفته میشود و رضایت زناشویی نیز از این جمله است (Lehto, Ojanen, Kellokumpu-Lehtinen, 2005).
دیکسون، گوردون، فروساکیس و اسچام (Frousakis & Schumm, 2012 Dixon, Gordon,) در پژوهش خود نشان دادند که بین کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد.
پژوهش لانگ (Long, 2005) نیز نشان داد بین کیفیت زندگی و رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.