چکیده:
"نظام نوآوری بخشی " که یکی از سطوح سهگانه نظام نوآوری محسوب میشود، شبکهای از عوامل درگیر در تولید، گسترش و بهرهگیری از دانش جدید در بخش خاصی از اقتصاد است که با محیط نهادی خود (مقررات، حقوق مالکیت، هنجارها و دیگر قوانین رسمی و غیر رسمی) در تعامل است. بر این اساس عناصر اصلی نظامهای بخشی نوآوری عبارتند از: قلمرو دانش و فناوری، بازیگران و شبکهها، و نهادها. هدف این تحقیق بررسی نحوه تاثیرگذاری نهادها (اعم از نهادهای رسمی و غیررسمی) بر کارکردهای نوآوری (شامل راهبردهای نوآوری، ایجاد ظرفیت نوآوری، تامین و تسهیل مالی، ایجاد زیرساختها، توسعه منابع انسانی نوآور و...) از طریق روابط دانشی در یکی از بخشهای صنعتی کشور است. مدل مفهومی اولیهی تحقیق پس از انجام مطالعههای اکتشافی و مصاحبه با تعدادی از خبرگان در بخش صنعتی مورد نظر، طراحی گردید. سپس ابعاد و شاخصهای مدل استخراج شدند و سوالهای پرسشنامه بر اساس شاخصها طراحی گردیدند. پرسشنامه بین 230 نفر از کارشناسان و پژوهشگران شاغل در زیر مجموعههای بخش مورد نظر توزیع شد. با استفاده از تحلیل یافتههای پیمایش و مصاحبه نیمه ساختار یافته با تعدادی از مدیران بخشی محققان به مدل نهایی روابط میان نهادها، همکاریهای دانشی و کارکردهای نوآوری در جامعه مورد مطالعه دست یافتند. این تحقیق مفهومسازی جدیدی را در حیطه نگرش بخشی به ادبیات نظامهای نوآوری ارائه داده و گونهشناسی جدیدی از نهادهای موثر بر نظام نوآوری بخشی معرفی کرده است.
Sectoral innovation system is a network of agents involved in production, diffusion, and usage of new knowledge in a particular economic sectoral that interact with their own institutional environment (regulation, copyright, norms, and other formal and informal rules). Basic agents of sectoral innovation system are technology and knowledge boundaries, actors, networks, and institutions. The purpose of this study is to examine the ways in which institutions (formal and informal) influence the innovative functions (strategies, capacity building, financial facility, infrastructures, human resources, and so on) via knowledge interaction in one of Iran’s industrial sectors. We developed a primary conceptual model based on extensive review of literature and unstructured interviews with a number of experts of the field. To develop the final model, a questionnaire was distributed among 230 experts working in the observed industry. We also conducted a semi-structured interview with a number of administrators in the sector. Based on the findings of the survey and interviews, this study presents a new conceptualization to the existing sectoral innovation systems.