چکیده:
هدف این مطالعه طراحی مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر ارزشهای سازمانی در بیمه سلامت استان فارس است. این پژوهش در سه بخش به اجرا درآمده است: در بخش اول به بررسی پیشینه و بنیاد تئوریک مرتبط با ابعاد و مولفههای توسعه منابع انسانی و ارزشهای سازمانی می پردازیم؛ بخش دوم مطالعه، مبنای کیفی دارد و جهت اجرای آن از نظریه داده بنیاد بهره گرفته شده و در بخش سوم، رویکرد کمی و مدلسازی بر مبنای رهیافت حداقل مربعات جزیی برگزیده شده است. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند بود و در نهایت 15 نفر انتخاب و با آنها مصاحبه شد. برای تایید و افزایش روایی، از روشهای کثر گرایی و کنترل یادداشتهای مصاحبهها استفاده شد. در بخش کمی از مدلسازی معادلات ساختاری بر اساس رهیافت حداقل مربعات جزئی و با بهرهگیری از نرمافزار Smart-PLS، استفاده شده است. جامعه آماری در این بخش، 150 نفر از مدیران و متخصصان بیمه سلامت استان فارس بودند که با استفاده از روش تمام شماری، همه آنها بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها برای این بخش، پرسشنامهای ساختارمند تدوین شد و برای برآورد و تأیید پایایی و روایی ابزار تحقیق، از شاخصهای روایی صوری، روایی محتوایی، روایی همگرا، روایی تفکیکی، و پایایی درونی بهره گرفته شد. همچنین، برای برآورد شاخصها، از روش تحلیل عاملی تأییدی بر مبنای رهیافت حداقل مربعات جزئی، بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد، مولفههای توسعه منابع انسانی شامل قابلیتها، ظرفیت ها، عامل رفتاری، عامل مدیریتی، عامل حمایتی، و توسعه زیرساختها و مولفههای ارزشهای سازمانی شامل عدالت محوری، عامل زیربنایی، عامل مدیریتی، و عامل سیاستگذاری میباشند. کلمات کلیدی: توسعه منابع انسانی، ارزشهای سازمانی، بیمه سلامت، استان فارس
This paper aimed at designing a human resources development model based on organizational values in the Health Insurance Company of Fars Province (Iran). The study was conducted in three parts: first investigates the literature and theoretical foundations related to the aspects and indicators of HRD and organizational values. The second part is laid on a qualitative foundation and takes advantage of grounded theory. The third part adopts a quantitative approach to design modeling based on partial least squares. We used a purposive sampling method in the qualitative part where 15 individuals were eventually selected and interviewed. Statistical population in quantitative part was comprised of 150 managers and experts in Health Insurance companies in Fars Province. To estimate and verify the reliability and validity of the study instrument, we made use of face validity, content validity, convergent validity, discriminant validity and internal consistency. Moreover, confirmatory factor analysis based on partial least squares was utilized to estimate the foresaid indices. The study results indicated that the HRD indicators are competencies, potentials, behavioral factors, managerial factors, supportive factors and infrastructural development; the organizational values’ indicators were also found to be justice-orientation, fundamental factors, managerial factors and policy-making factors.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش در سه بخش بـه اجـرا درآمـده اسـت : در بخش اول به بررسي پيشينه و بنياد تئوريک مرتبط با ابعاد و مولفه هاي توسـعه منـابع انساني و ارزش هاي سازماني مي پردازيم ؛ بخش دوم مطالعه ، مبناي کيفي دارد و جهت اجراي آن از نظريه داده بنيـاد بهـره گرفتـه شـده و در بخـش سـوم ، رويکـرد کمـي و مدل سازي بر مبناي رهيافت حداقل مربعات جزيي برگزيـده شـده اسـت .
با توجه بـه ايـن مقدمه ، هدف اصلي اين پژوهش پاسخ به اين سوال است که مدل توسعه منـابع انسـاني مبتني بر ارزش هاي سازماني در بيمه سلامت استان فارس (ايران ) چگونه است ؟ پيشينه تحقيق حسين پور و قرباني پاجي (١٣٩٦) در مطالعه اي با نام تـأثير راهبردهـاي توسـعه منـابع انساني بر اثربخشي سازماني با نقش ميانجي اعتماد متقابل و رضايت شغلي کارکنـان در سازمان ورزش و جوانان استان مازندران ، نتايج حاصل از تجزيه وتحليل داده ها بيانگر آن است که فرآيندهاي توسعه منابع انساني شامل آموزش کارکنان ، توسـعه شايسـتگي هـا، تسهيم اطلاعات و توانمندسازي با تاثير گذاري بر اثربخشي سـازماني ، اعتمـاد متقابـل و رضايت شغلي کارکنان منجر به دسـتيابي بـه اهـداف سـازماني بـراي سـازمان ورزش و جوانان مي شود.
پژوهش حاضر در سه بخش به اجرا درآمده است : در بخش اول به بررسي پيشـينه و بنياد تئوريک مرتبط با ابعاد و مولفه هاي توسـعه منـابع انسـاني و ارزش هـاي سـازماني پرداخته شده است ؛ بخش دوم مطالعه ، مبناي کيفي دارد و جهت اجراي آن از رهيافـت داده بنياد بهره گرفته شده است ؛ و در بخش سوم ، رويکرد کمي و مدل سازي بـر مبنـاي رهيافت حداقل مربعات جزيي برگزيده شده است .