چکیده:
آمارهای تنبلی اجتماعی و نشانگرهای آن و میزان پایین تحرک اجتماعی صعودی و روند رو به رشد عوامل خطرآفرین آن از مسائل مهم جامعه امروز ایران است. هدف این تحقیق مطالعه میزان و شناسایی عوامل تحرک اجتماعی میاننسلی به عنوان مسئلۀ اجتماعی در بین شهروندان بالای 25 سال کلان شهر تهران است. از درون نظریههای مختلف، قدرت اجتماعی، قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و قدرت نمادین استخراج و به عنوان عوامل مؤثر بر تحرک اجتماعی سنجش شده است. تحرک اجتماعی میاننسلی به عنوان متغیر وابسته با تفاضل اولین شغل و شغل فعلی پاسخگویان، با اولین شغل و آخرین شغل پدرانشان عملیاتی شده است. روش اصلی پژوهش پیمایش، ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه، حجم نمونه 1054 نفر و شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بوده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که فقط 30 درصد مردم تهران تحرک اجتماعی میاننسلی صعودی داشتهاند که میانگین آن در دامنهای از صفر تا 100، برابر با 20 است. قدرت اجتماعی درحد زیاد، قدرت نمادین در حد متوسط، قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی در حد خیلی کم و قدرت فرهنگی خانواده نیز در حد اندک بدست آمده است. قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی با تحرک اجتماعی میاننسلی دارای همبستگی معنادار بودند. رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهایی مانند محل تولد، وضعیت تأهل و شبکه فامیلی بر تحرک اجتماعی میاننسلی تأثیر مستقیم داشتهاند. 042/0= R2 نشان میدهد رابطۀ علی بین تحرک میاننسلی و متغیرهای زمینهای بسیار ضعیف است و تحرک میاننسلی چندان از عوامل درون مدل نظری پژوهش تبعیت نمیکند. تحقیق نشان میدهد بسیاری از عوامل مورد توجه نظریهپردازان اجتماعی تاثیری در تحرک اجتماعی میاننسلی شهروندان تهرانی در این مقطع زمانی نداشتهاند و شرایط تحرک اجتماعی میاننسلی در جامعه تهران از مدلها و عوامل دیگری پیروی میکند که مستلزم پژوهشهای وسیعتری است.
Statistics of social laziness and its indicators and low level of upward social mobility and its growing trend of risk factors are important issues in today's Iranian society. The purpose of this study is to study and identify the factors of intergenerational social mobility as a social problem among citizens over 25 years of age in Tehran. Social power, political power, cultural power, economic power and symbolic power have been extracted from various theories and have been measured as factors affecting social mobility. Intergenerational social mobility has been operated as a dependent variable with the difference between the first job and the current job of the respondents, with the first job and the last job of their fathers. The main research method was survey, the data collection tool was a questionnaire, the sample size was 1054 people and the multi-stage cluster sampling method. The results show that only 30% of the people of Tehran have had an upward generation of social mobility, with an average of 20 ranging from zero to 100. Social power is high, symbolic power is moderate, political power and economic power are very low, and cultural power of the family is low. Economic power and political power were significantly correlated with intergenerational social mobility. Multivariate regression showed that variables such as place of birth, marital status and family network had a direct effect on intergenerational social mobility R2= 0.042 shows that the causal relationship between intergenerational mobility and contextual variables is very weak and intergenerational mobility does not follow the factors within the theoretical model of the research. Research shows that many factors considered by social theorists have no effect on the intergenerational social mobility of Tehran citizens in this period and the conditions of intergenerational social mobility in Tehran society follow other models and factors that require more extensive research.
خلاصه ماشینی:
تحقیق نشان میدهـد بسـیاری از عوامل مورد توجه نظریه پردازان اجتماعی تاثیری در تحرک اجتماعی میان نسلی شـهروندان تهرانـی در این مقطع زمانی نداشته اند و شرایط تحرک اجتماعی میان نسلی در جامعه تهـران از مـدل هـا و عوامـل دیگری پیروی میکند که مستلزم پژوهش های وسیع تری است .
تاکنون هیچ طرحی سنجش میزان و شناسایی آثار انواع قدرت و سرمایه و پاره ای از متغیرهای جمعیتی و زمینه ای دیگر مورد مطالعه در این مقاله را بر تحرک اجتماعی میان نسلی در میان حجم نمونه بیش از ١٠٠٠ نفر در کلانشهر تهران و هیچ شهری در ایران با روش کمی، نظریه آزمایی نکرده است .
برخی شاخص های قدرت و سرمایۀ اجتماعی مانند شبکه فامیلی گسترده ، وضعیت تأهل ، امتیاز محل تولد فرد وخانواده پدری، اصل و نسب خانوادگی، نوبت تولد، بعد خانوار فرد و خانوادة پدری و مدت اقامت خانواده در تهران تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر تحرک اجتماعی میان نسلی شهروندان کلان شهر تهران داشته اند.
همچنین نتایج نشان میدهد اجرای ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن در تعیین رابطه همبستگی میان متغیرهای زمینه ای و تحرک اجتماعی میان نسلی برخی از مؤلفه های نظری امیل دورکیم در بعد قدرت و سرمایۀ اجتماعی را هم تأیید کرده است ، چرا که میان مدت اقامت خانواده در تهران ، امتیاز محل تولد فرد و پدر و مادرش ، داشتن شبکۀ فامیلی گسترده و وضعیت تأهل با تحرک اجتماعی میان نسلی همبستگی معناداری وجود دارد.