چکیده:
تخیّل گستردة شهریار» زمینههای موضوعی فراوانی را در سخنش به وجود آورده و در آیینه
اشعارش به شیوههای گوناگون رخ نموده است. زندگی پر فراز و نشیب شاعرء افق دیدهاش را
وسعت بخشیده و فراخی اندیشهاش» چشم اندازهای کلامش را گسترش داده است و احساسات.
عواطف شخصی و هیجانات درونی را با خیالهای دل انگیز در موضوعات مختلف در اشعار خود
بازتاب داده است و گلستانی از انواع ادبیّات غنایی در آثارش بنیان نهاده است. دیوان اشعارش
یکی از گستردهترین دیوانهایی است که در آن مسائل اخلاقی, ملّی» میهنی» تعلیمی» مذهبی؛
عرفانی» عشقورزی و اجتماعی در قالب کلمات دلنشین جلوهگری مینماید و بسامد ادییّات غنایی
نسبت به دیگر انواع ادبی بسی چشمگیر است. در این مقاله به غنایی بودن اشعار شهریار و تنوع و
بسامد اشعار غنایی وی پرداخته شده است و متغیّرهایی چون عشق و عرفان»؛ بت الشکوی؛
نوستالژی» رثاء طنزء مفاخره و... در اشعار شهریار با ذکر شواهد مورد بررسی قرار گرفته است.
نتیجه پژوهش نشان میدهد متغیّر عشق مجازی و عرفانی شهریار و گلایهها و مرانی دینی و
اجتماعی وی به ترتیب بیشترین بسامد را به خود اختصاص دادهاند. روش تحقیق بر اساس
توصیفی - تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
زندگی شخصی و اجتماعی وی با حوادث ناگوار و ناامیدیها و تأمّلات روحی و روانی همراه بوده است و همین امر باعث شده است که شهریار از نظر بسامد شعری و همچنین تنوّع و گستردگی بیان حالات و احساسات و عواطف به شاعر ادبیّات غنایی معروف شود.
شهریار در عرصۀ شعر و زبان فارسی، نهضت عظیمی به پا میکند با وجود این خصیصه در شعر شهریار، به روشنی میتوان آمیزش انواع ادب غنایی اعمّ از: مباحث اجتماعی، خصوصی (مرثیه)، هجو، طنز و انتقاد، شرح عشق و آرزومندی، وصف معشوق، مدح، شکوه و شکایت، ساقینامه، نوستالژی و اغتنام فرصت را در دیوانش- که در یک زمینۀ کلّی عرفانی، عشقی سیر میکند- ملاحظه کرد.
موضوع اشعار غنایی فارسی، خصوصاً غزلیّات شهریار، نه تنها بیان حالات گوناگون عشق و آرزومندی و شرح ایّام هجران و وصال بوده بلکه معانی دیگری از جمله اغتنام فرصت، توصیف مناظر زیبای طبیعت و مانند آن است سادگی، شیوه مخصوص او در غزل سرایی است.
از اشعار شهریار آنچه که بیش از همه شهرت دارد بدون تردید غزلهای اوست که از آغاز شاعری شهریار بر سر زبانها جاری و ساری بوده است و به همین سبب شهریار یک شاعر غنایی به شمار میرود او شاعری است که عشق، مهر، درد و اندوه و عواطف و انفعالات خویش را به زبان شعر بیان ميکند و محرّک و مسبّب این غزلها عشق ناکام او بوده است.