چکیده:
از آنجایی که سبک زندگی ناشی از رفتارها و فعالیتها است، پژوهش در این زمینه تغییراتی را که در طول زمان رخ دادهاند و همچنین فاصله میان آنچه نظام ارزشی در گذشته یاد میشد با آنچه امروزه تحقق مییابد را آشکار میسازد. بدین منظور این پژوهش تلاش میکند تا با استفاده از روش نحو فضا در خانههای برداشت شده از شهر مشهد در سده اخیر، به تحلیل نتایج حاصل بپردازد تا از این طریق تاثیر تداوم و تغییر در نظام کالبدی فضایی خانههای مشهد بر سبک زندگی مردم را مورد بررسی قراردهد. این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی شامل روشهای توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی با بهرهگیری از ابزار مشاهده، برداشت، مطالعات کتابخانهای و شبیهسازی به کمک نرمافزار تخصصی نحو فضا (UCL Depthmap) صورت گرفته است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد در دوره پهلوی اول و نیمه اول پهلوی دوم، در هر دو سازماندهی مرکزی و محوری بیشترین تغییرات در فضای باز (حیاط و تراس-ایوان) و کمترین تغییرات در این دوره مربوط به فضای نشیمن و اتاق بوده است؛ لیکن از دوره نیمه دوم پهلوی دوم تاکنون، توجه از فضای باز و بیرون به فضای درون به خصوص فضای عمومی و نیمهعمومی مانند نشیمن و پذیرایی معطوف میگردد. بنابراین در خانههای قبل از سال1340ه.ش، عملکرد حیاط به عنوان فضایی که بخشی از فعالیتهای فرهنگی، اعتقادی، رسوم سنتی و فعالیت اجتماعی، تفریحی و سرگرمی در آن رخ میداد تغییر کرده و همان طور که نتایج حاصل از پرسشنامهها نشان میدهند، از نیمه دوم پهلوی دوم به بعد این فعالیتها در فضاهای دیگر خانه مانند پذیرایی- مهمانخانه و نشیمن رخ میدهند. از سال 1340ه.ش به بعد با ایجاد فضایی بعنوان اتاق کار، فضایی مختص فعالیتهای معیشتی در خانهها ایجاد گردید که این فضا در خانههای قبل از سال 1340ه.ش مشاهده نمیشود. همچنین در خانههای بعد از سال 1340ه.ش به بعد فضایی بعنوان نهارخوری نیز به خانهها افزوده میشود که قسمتی از فعالیتهای زیستی در آن رخ میدهد.
Introduction: Since Lifestyle is related to behaviors and activities, studies in this field show the changes that occur over time. Also, the distinctions between the value system in the past and the present value system can be determined. For this purpose, in this research, the Mashhad houses from 1925 to the present are analyzed by using space syntax to analyze the effect of continuity and change in the physical environment of Mashhad houses on the Lifestyle of the people.
Methodology: The research method of this study is the combination of descriptive, analytical methods, and logical reasoning. Also, information is collected from library research, field studies, and space syntax software (UCL Depthmap).
Results: Results show since 1925 to present trend of homes patterns have been changed from introverted home to extroverted houses, and house’s Spatial organization have been changed from central yards at introverted homes to corridors, distribution spaces, and halls, respectively at extroverted homes. The Spatial organization of extroverted homes has been shifted first to axial then central and finally combinatory. Also, the least changes have occurred in the spaces of cultural, religious beliefs, and traditional practices, and due to considering the workspace in the home, the greatest changes occurred in livelihood and work activities.
Conclusion: In the first Pahlavi period and the first half of the second Pahlavi period, in the both axial and central organization, the most changes in the open space (yard and terrace) and the least changes in this period were related to the living space and the room. Also From the second half of the second Pahlavi period until now, the attention has been focused on the indoor space, especially the public and semi-public spaces such as living and dining areas. Also, private space plays an important role in present homes which were neglected in past. Moreover, vision infiltration between public and private spaces has been increased. It seems the definition of Private zone in homes have been revised and separation between Guest space and host space has been reduced in recent years.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان مي دهد در دوره پهلوي اول و نيمه اول پهلوي دوم ، در هر دو سـازماندهي مرکـزي و محـوري بيشـترين تغييـرات در فضاي باز (حياط و تراس - ايوان ) و کمترين تغييرات در اين دوره مربوط به فضاي نشيمن و اتاق بوده است ؛ ليکن از دوره نيمه دوم پهلوي دوم تاکنون ، توجه از فضاي باز و بيرون به فضاي درون به خصوص فضاي عمومي و نيمه عمومي مانند نشيمن و پذيرايي معطوف مي گردد.
(,2009;Coolen & Ozaki,2004;Sills & Merton,1991 پژوهش در سبک زندگي از آن جايي که درباره رفتارها و فعاليت هاي واقعي است اين امکان را فراهم مي کند تا تغييراتي را کـه در طـول زمـان تحقق يافته اند، مورد مطالعه قرار گيرد و مشخص شود که ميان آنچه نظام ارزشي در گذشته ياد مي شد با آنچه امروزه تحقق مـي يابـد چقـدر فاصله وجود دارد (زارع و فلاح ، ١٣٩١: ٧٧).
اين پژوهش تلاش مي کند تا با استفاده از روش نحو فضا و داده هاي بدست آمده از نرم افزار Depthmap UCL بـر روي خانـه هـاي برداشـت شده از شهر مشهد در سده اخير، به تحليل نتايج حاصل بپردازد تا از اين طريق تاثير تداوم و تغيير در نظام کالبدي فضايي خانه هاي اين شـهر بر سبک زندگي مردم را مورد بررسي قرار دهد.
شکل ١- جمع بندي مباني نظري و ارائه چهارچوب مفهومي طرح (به تصویر صفحه رجوع شود) 41 جدول ١- تقسيم بندي فضاهاي خانه شماره فضا نام فضا نوع فضا دوره 1 اتاق خصوصي ٢ نشيمن ٣ آشپزخانه 4 تراس نيمه خصوصي - نيمه عمومي 5 حمام پهلوي اول و نيمه اول پهلوي دوم 6 انبار (١٣٠٤- ١٣٤٠ ه .