چکیده:
در این مقاله به بررسی تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر جریان وجوه نقد پرداخته شده است. هدف اصلی و عمده هر دولتی، به حداکثر رساندن آسایش و رفاه شهروندانش است. مطالعات نشان داده اند که دولت ها اغلب سعی می کنند تا با فراهم کردن زیرساخت های اصلی به این هدف دست یابند و سطح فقر عمومی را کاهش دهند. هر تصمیم سیاست گذاری که بر مالیات شرکت ها یا مالیات بر ارزش افزوده تاکید دارد باید توسط تئوری مالیات عمومی هدایت شود. مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات غیرمستقیم چندمرحله ای بر مصرف است که در مراحل مختلف تولید و توزیع بر اساس درصدی از ارزش افزوده کالای
تولید شده و یا خدمات ارائه شده اخذ می گردد. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی و تعیین تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر وجه نقد حاصل از بازده سرمایه گذاری و کارمزد تامین مالی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو مکانی پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هست. این تحقیق ازنظر هدف نیز کاربردی است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده خواهد گردید. ابزار تحقیق، گزارش های مالی حسابرسی شده شرکت های
موردتحقیق و گزارش های آماری بورس اوراق بهادار تهران است. نتایج حاصل از تخمین نهایی مدل ها نشان داد که مالیات بر ارزش افزوده بر وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، وجه نقد حاصل از بازده سرمایه گذاری و کارمزد تامین مالی، مالیات بر درآمد پرداختی، وجه نقد حاصل از سرمایه گذاری و وجه نقد حاصل از فعالیت های تامین مالی تاثیر معناداری دارد. همچنین این نتیجه حاصل شد که مالیات بر ارزش افزوده بر خالص جریان های نقدی تاثیر معناداری ندارد.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتيجه فرضيه اول تحقيق ماليات بر ارزش افزوده بر وجه نقد حاصل از فعاليت هاي عملياتي تأثير معکوس و معني داري دارد.
بر اساس نتيجه فرضيه دوم تحقيق ماليات بر ارزش افزوده بر وجه نقد حاصل از بازده سرمايه گذاري و کارمزد تأمين مالي تأثير مستقيم و معني داري دارد.
بدين معني که با کنترل اعمال قانون ماليات بر ارزش افزوده در دوره هاي مد نظر تحقيق نتايج حاکي از آن بود، در دوره اعمال اين قانون نسبت به دوره اي که اين قانون مطرح نبوده است وجه نقد حاصل از بازده سرمايه گذاري و کارمزد تأمين مالي رو به افزايش گذارده است .
بر اساس نتيجه فرضيه چهارم تحقيق ماليات بر ارزش افزوده بر ماليات بر وجه نقد حاصل از سرمايه گذاري تأثير مستقيم و معني داري دارد.
بدين معني که با کنترل اعمال قانون ماليات بر ارزش افزوده در دوره هاي مد نظر تحقيق نتايج حاکي از آن بود، در دوره اعمال اين قانون نسبت به دوره اي که اين قانون مطرح نبوده است بر وجه نقد حاصل از سرمايه گذاري رو به افزايش گذارده است .
بر اساس نتيجه فرضيه پنجم تحقيق ماليات بر ارزش افزوده بر ماليات بر وجه نقد حاصل از فعاليت هاي تأمين مالي تأثير معکوس و معني داري دارد.
بدين معني که با کنترل اعمال قانون ماليات بر ارزش افزوده در دوره هاي مد نظر تحقيق نتايج حاکي از آن بود، در دوره اعمال اين قانون نسبت به دوره اي که اين قانون مطرح نبوده است بر وجه نقد حاصل از فعاليت هاي تأمين مالي رو به کاهش گذارده است .