چکیده:
هدف: هدف این پژوهش تعیین مدل ساختاری پیشبینی سوء استفاده از کودکان بر اساس ویژگیهای شخصیتی و پیوند والدین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و جامعه آماری 248594 دختر مقطع متوسطه شهر مشهد در سال96-98 بود که 384 دختر به همراه والدینشان به صورت تصادفی چند مرحلهای ننتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی کاستا و مک کری (1989)، مقیاس پرسشنامه پیوند خانوادگی گوردن پارکر (1979) و مقیاس پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی و مدل ساختاری تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد یافتهها: نتایج نشان داد که طراحی مدل ساختاری پیشبینی سوء استفاده از کودکان بر اساس ویژگیهای شخصیتی والدین و پیوند والدینی با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین پیوند والدینی در مراقبت و پیوند والدینی در حمایت عاطفی با ویژگیهای شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی، دلپذیر بودن و مسئولیتپذیر بودن همبستگی مثبت معنادار (01/0=P) و با آزار عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی، غفلت و سوءتغذیه همبستگی منفی معناداری (01/0=P) دارد؛ همچنین مسیر مستقیم پیوند والدینی در مراقبت، حمایت عاطفی، ویژگیهای شخصیتی والدین سهم روان رنجوری، برونگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و با مسئولیت پذیر بودن بر سوء استفاده از کودکان معنادار است (01/0=P). نتیجه گیری: این پژوهش ضرورت بررسی ویژگیهای شخصیتی و راهبردهای رویارویی والدین با فرزندان و نیز اهمیت پیوند والدینی را برای شناخت هرچه بیشتر والدین و تدوین برنامه های درمانی مناسب مطرح میکند.
Aim: The purpose of the present study was to provide a model to determine the relationship between personality traits and parenting styles of children using parenting Method: This is a descriptive-correlational descriptive-correlational study of partial and directional least squares type and the statistical population consisted of children aged 13 to 15 years in Mashhad high school and their parents in 1998-96 that were 85,842 persons. Multistage random sampling and sample size based on the software estimated the sample size (n = 510) and given the probability of 20% drop in sample size 530 (265 boys and 265 girls) and 1060 parents were selected. The research instrument was the Costa and Wake Carey Personality Inventory of Short Form 1989, the Collins and Reed Adult Attachment Scale of 1990, and the Nourbakhsh Child Abuse Self-Report Scale (2013). ResultsThe results showed that the design of a suitable structural model for predicting child abuse based on parental personality traits and attachment styles was in good agreement with the theoretical model. Also, the direct path to secure attachment style (β = 0.41, P=0.001), avoidant attachment style (β= 0.35, P=0.001) and ambivalent attachment style (β= 0.42, P=0.001), parental personality traits, share of neuroticism (P = 0.46, P = 0.001), extraversion (P = 0.44, P = 0.001), openness (β= 0.40, P=0.001), agreeing (β= 0.35, P=0.001), and being conscientious (β= 0.41, P=0.001) Abuse of children is significant. Conclusion: Based on the research findings, it is suggested that family counselors deal with the interpersonal elements to improve parent-child relationships during preventive considerations in order to create a cohesive and conscious relationship.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد بین پیوند والدینی در مراقبت و پیوند والدینی در حمایت عاطفی با ویژگیهای شخصیتی برون گرایی، وظیفه شناسی، دلپذیر بودن و مسئولیتپذیر بودن همبستگی مثبت معنادار (01/0=P) و با آزار عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی، غفلت و سوءتغذیه همبستگی منفی معناداری (01/0=P) دارد؛ همچنین مسیر مستقیم پیوند والدینی در مراقبت، حمایت عاطفی، ویژگیهای شخصیتی والدین سهم روان رنجوری، برونگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و با مسئولیت پذیر بودن بر سوء استفاده از کودکان معنادار است (01/0=P).
در والدین بهنجار اشتراک و همراهی آنها برای تعیین هدفهای فرزندپروری سالم و تأمین مصالح آنان، پیروی از روشهای عقلانی در کلیه امور خانوادگی، شرکت دادن تمام اعضای خانواده در تصمیمگیریهایی که مربوط به امور خانوادگی است و تقسیمکار و مسئولیت میان اعضای خانواده و همچنین فرصت دادن برای اظهار نظر فرزندان در محیط خانواده به چشم میخورد (رحمانی، یارمحمدزاده و حبیبی کلیبر، 1396)؛ به این ترتیب بچه نیز از این وضع استفاده میکند و اسباب رشد او در جنبههای مختلف شخصیتی بهتر فراهم میگردد سیستم والدینی به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار میگیرد دارای اهمیت شایان توجهی است (لی و کیم، 2011).
Frontiers in Psychology, 9; 16-27 *** پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی چندعاملی نئو (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) *** مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) *** پرسشنامه پیوند خانوادگی *** (به تصویر صفحه مراجعه شود) Journal of Applied Family Therapy, Vol. 2, No. 3, Fall 2021, 234-251 Designing an Appropriate Structural Model for Predicting Child Abuse Based on Personality Traits and Parental Bonding Tahmineh.