چکیده:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نگاه به فرزندآوری در بین زنان شهر تهران انجام شد. روش پژوهش کیفی بود و در تحلیل دادهها از نظریه داده بنیاد استفاده شد. در جمعآوری دادههای این پژوهش از مصاحبه کیفی از 16 زن متأهل بدون فرزند، بین سنین 20 تا 40 سال استفاده شد. یافتهها به صورت ۱۰ مفهوم اولیه، ۱۲۵ کد باز، ۷۴ کد محوری و ۱۳ کد هستهای و همچنین زمینهها، فرایندها و پیامدها استخراج شد. فرزندآوری، کد هستهای بود که یک نیاز است و با دو نگاه در معنای فرزند شکل گرفته است: نگاه خدامحور و خودمحور. با نگاه خدامحور به فرزندآوری، اهمیت تربیت نسل توحیدی و با نگاه خودمحور، بیشتر تمایلات شخصی مهم بود؛ البته نگاه خدامحور کمتر مورد نظر افراد بود. برای دستیابی به نگاه خدامحور لازم است به زمینهسازی، فرایندسازی و پیامدهای تمایل به فرزندآوری در آیات و روایات پرداخته شود تا به تدریج با نگاه خدامحور تمایل به فرزندآوری بیشتر شود.
The present study was conducted to investigate the view of childbearing among women in Tehran. The method of the present research is qualitative and the data theory of the foundation was used in data analysis. Qualitative interviews of 16 married women without children between the ages of twenty and forty were used to collect data from this study. Findings were extracted in the form of 10 basic concepts, 125 open source code, 74 core code and 13 core code, as well as contexts, processes and consequences. Fertility was the core code that is a need and was formed with two perspectives on the meaning of the child: God-centered and self-centered. With a God-centered view of childbearing, the importance of educating a monotheistic generation was important, and with a self-centered view, more personal inclinations; Of course, God-centered look was less desired by people. In order to achieve a God-centered view, it is necessary to deal with the context, process, and consequences of the desire to have children in verses and hadiths, so that the tendency to have children gradually increases with a God-centered view.
خلاصه ماشینی:
افزون بر تمام پژوهشهای انجامشده در مورد عوامل دخیل در مسئله تمایل یا نبود تمایل، نیاز به یک مدل نظری است تا با یک نگاه درست علمی به فرزندآوری و براساس یک چارچوب نظری به این مقوله توجه شود.
افزونبر نظریات اجتماعی و روانشناختی بیانشده که میتواند در نگرش افراد در مورد تمایل یا بیتمایلی در فرزندآوری مؤثر باشد، در بیشتر مقالات نگاه زنان متأهل کمتر مد نظر بوده است؛ از اینرو نگاه زنان متأهل و دیدگاه افراد و نقش دین در مسئله فرزندآوری مورد توجه این مقاله است.
در پاسخ به اینکه آیا فرزندآوری یک نیاز است، یازده نفر به صورت قطعی، فرزندآوری را نیاز دانستهاند و به این پرسش به صراحت پاسخ دادهاند و فقط دو نفر این مسئله را نیاز ندانستهاند، مثلاً فاطمه میگوید: «به نظر من فرزندآوری یک نیاز نیست، میتوان بهراحتی بدون فرزند زندگی کرد و مشکلی هم نداشت» و بقیه افراد نیز پاسخ دادند که آنها هم میدانند نیاز است ولی آن را انکار میکنند، الهام دانشجوی 27 ساله میگوید: «وقتی که مشکلات فرهنگی و اقتصادی وجود دارد، در نتیجه فرزندآوری نیاز نیست».
این مطلب بیان میکند که فرزندآوری اگرچه یک نیاز است، ولی بهعنوان اهداف ازدواج مطرح نمیشود که به نظر یک خلأ اعتقادی است؛ همچنین شاید اهداف زندگی متفاوت شده است، ولی چون در سؤالات دیگر بهعنوان یک مفهوم لازم در زندگی بیان میشود، میتوان نتیجه گرفت که مورد غفلت واقع شده است.