چکیده:
سالهاست که صاحبنظران اقتصادی استقلال سیاستهای مالی از درآمدهای نفتی را به عنوان راهکاری برای مصون ماندن از نفرین منابع به کشورهای صاحب منابع طبیعی توصیه میکنند. اینکه آیا این توصیه به کار گرفته شده است یا خیر سئوال اصلی پژوهش حاضر است. به عبارت دیگر هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی استقلال ابزارهای اصلی سیاست مالی(شامل مالیاتها و مخارج دولت) از نوسانات درآمدهای نفتی در کشورهای صادر کننده نفت است. برای این منظور از دادههای پنل نامتوازن مربوط به 21 کشور صادرکننده نفت در بازه زمانی 1980 تا 2015 استفاده شده است. برای در بر گرفتن انواع بالقوه ناهمگنی در تحلیل علیت گرنجری پنل از روش دامیترسکو و هارلین استفاده شده است. نتایج نهایی این تحلیل حاکی از این است که نمیتوان فرضیه استقلال از نوسانات نفتی را برای مجموعه این کشورها پذیرفت. شواهد بدست آمده نشان میدهند که نفت کماکان گرداننده اصلی اقتصاد این مجموعه کشورهاست و تغییرات ابزارهای سیاست مالی و همچنین چرخههای تجاری در این کشورها معلول نوسانات درآمدهای نفتی است.
For years, Economic scholars have been recommending independency of fiscal policies from oil revenues as a tool to stay safe from resources cures. Weather these recommendations is applied in oil exporter countries or not is the main question of this study. In other words, the aim of this paper is to investigate the independency of fiscal policies’ main instruments (including Taxes and government expenditures) from oil revenues fluctuations in oil exporter countries. To do this, we use of an unbalanced panel data for 21 oil exporter countries during 1980 to 2015. To cover some kind of heterogeneities in the panel we use Dumitrescu and Hurlin procedure to test causality relationships. Final results show that we can’t reject oil dependency hypothesis for this set of countries. Evidences show that oil is still main determinant of economic environments of these countries and fiscal policy instruments variations and business cycles are still the effects of oil cause.
خلاصه ماشینی:
به عبارت دیگر در کشورهای صادرکننده منابع طبیعی همواره بخش قابل توجهی از درآمدهای دولت در معرض نوسان شدید قرار دارد و اگر ارتباط مستقیمی بین درآمدها و مخارج دولت وجود داشته باشد، این نوسانات به مخارج دولت به عنوان ابزار سیاست مالی منتقل خواهد شد.
در مطالعات زراء نژاد و همکاران (١٣٩٣) و خداپرست شیرازی و تبعه ایزدی (١٣٩٣) نشان داده شده است که مالیات ها (به عنوان یکی دیگر از ابزارهای اصلی سیاست های مالی) نیز در کشورهای صادرکننده نفت و گاز به طور مستقیم با درآمدهای ناشی از منابع طبیعی در ارتباط هستند و از این درآمدها تأثیر میپذیرند.
ترکیب این دیدگاه ها، این سؤال را در ذهن تداعی میکند که خاستگاه تغییرات در ابزارهای سیاست مالی (شوکها و نوسانات مخارج دولت ها و همچنین مالیات ها) در کشورهای صادرکننده منابع طبیعی، نوسانات درآمدهای ناشی از این منابع بوده است یا انتخاب های سیاستی دولت مردان این کشورها برای تثبیت متغیرهای کلان اقتصادی؟ با این نگرش در پژوهش حاضر سعی خواهد شد تا ارتباط بین چرخه های تجاری، شوکهای ابزارهای مالی دولت (شامل مخارج دولت و درآمدهای مالیاتی) و نوسانات درآمدهای ناشی از منابع طبیعی در مجموعه ای از کشورهای عمده صادرکننده نفت و گاز بررسی شود.
Government Expenditures, Military Spending and Economic Growth: Causality Evidence from Egypt, Israel, and Syria.
Government Expenditure and National Income: Causality Tests for Five South East Asian Countries, International Business and Economics Research Journal, 5(10): 49-59.
Primary Export and Economic Growth in Developing Countries.
The Impact of Government Expenditure on Economic Growth: how Sensitive to the Level of Development?