چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة سبکهای دلبستگی و هویت اخلاقی با نقش واسطهای همدلی انجام شد. نوع مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکتکنندگان تعداد 350 نفر از دانشآموزان دختر پایة تحصیلی دهم مدارس دولتی شهر همدان بودند که به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش، مقیاس هویت اخلاقی آکوئینو و رید (2002)، مقیاس همدلی اساسی جولیف و فارینگتون (2006) و پرسشنامة دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1996) بودند. دادههای بهدست آمده با روشهای همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزارهای SPSS و Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی محقق با دادههای این پژوهش، برازش مناسبی دارد و سبک دلبستگی ایمن پیشبینیکنندة مثبت و معنادار هویت اخلاقی و سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، هر دو پیشبینی کنندة معنادار و منفی هویت اخلاقی بودند. همچنین، دلبستگی ایمن پیشبینی کنندة مثبت همدلی و دلبستگی اجتنابی پیشبینی کنندة منفی، همدلی بود و در این میان، تنها ارتباط دلبستگی دوسوگرا با همدلی معنادار نبود. لذا والدین با داشتن سبک دلبستگی ایمن و به واسطه همدلی قادر خواهند بود هویت اخلاقی را در فرزندان خود ایجاد کنند.
The current study aimed to investigate the relationship between attachment styles and moral identity, mediated by role of empathy. This research was a correlational study. A total 350 participants were selected by means of multistage cluster sampling among all the girl students of tenth grade of Hamedan city’s public schools. The data were gathered by using 3 measures: Moral Identity Scale (Aquino & Reed, 2002), The Basic Empathy Scale (Joliffe & Farrington, 2006) and Adult Attachment Questionnaire (Collins & Reed, 1996). Using correlation and path analysis with software Spss and Lisrel, the data were analyzed. The results indicate that the model had a good fit to the research’s data. The secure attachment style was a significant positive predictor of moral identity and avoidant attachment style and ambivalent attachment style, were both negative predictors of moral identity. Also secure attachment was a positive predictor of empathy and avoidant attachment was a negative predictor of empathy. And in the meantime the relationship among ambivalent attachment style and empathy was not significant. Therefore, parents will be able to create a moral identity in their children by having a secure attachment style and through empathy.
خلاصه ماشینی:
رابطۀ بين سبک دلبستگي و هويت اخلاقي : نقش واسطه اي همدلي o The Relationship between Attachment Style and Moral Identity: The Mediating Role of Empathy o قصيده حجتي ١ دکتر زهرا نقش ١ دکتر محمد خداياري فرد١ چکيده پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطۀ سبک هاي دلبستگي و هويت اخلاقي با نقش واسطه اي همدلي انجام شد.
افراد با دلبستگي ايمن ، در بزرگسالي توانايي مؤثر در برقراري روابط بين فردي مطلوب دارند (فتحي آشتياني و شيخ الاسلامي ، ١٣٩٨)، به جهت رابطۀ اوليه و مؤثري که با والدين خود داشته اند، نسبت به خود و ديگران ديدگاه مثبتي دارند، اين افراد به جهت رشد در محيطي سرشار از پاسخ گو بودن و حمايت گر بودن ، احساساتي مانند همدلي و مسئوليت در قبال ديگران را آموخته اند و به جهت داشتن ديدگاه مثبت به خود حس ارزشمندي را پرورش داده اند، به همين دليل طرحواره هايي که از مفاهيم اخلاقي در ذهن خود ساخته اند به گونه اي است که هم دروني شده و مربوط به اخلاقي رفتار کردن خود آن هاست و هم به صورت نمادين و از طريق انجام عمل اخلاقي مي باشد، در نتيجه افرادي که به هويت اخلاقي مجهز مي شوند، انجام رفتارهاي اخلاقي را بخشي از هويت و شخصيت خود مي پندارند و به همين دليل براي انجام کارهاي اخلاقي و پايبندي به بنيان هاي اخلاقي ن يازي به تشويق هاي ديگران و با حضور ناظران ندارند.
از جمله نتايج مهم اين پژوهش ، مشاهدة نبود وجود رابطه بين دلبستگي دوسوگرا (از سبک هاي دلبستگي ) و هويت اخلاقي با نقش واسطه اي همدلي است .