چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی کارآمدی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر آسیب بر کاهش علایم جسمی و خلقی کودکان دارای سابقۀ آسیب بین فردی انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعۀ آزمایشی تک موردی همراه با طرح خطوط پایه چندگانه و جامعۀ آن شامل تمامی دانش آموزان ابتدایی (پسر و دختر) در سال تحصیلی 98-99 در شهرستان سقز بود. از طریق نمونه گیری در دسترس تعداد 4 دانش آموز (8-12 ساله) با سابقۀ آسیب بین فردی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. فرم والد و کودک پرسشنامه رویدادهای آسیب زای زندگی (LITE-P, LITE-C)، مقیاس گزارش کودک و والد از علائم پس ضربهای (CROPS, PROPS) و از مقیاس شکایات روان تنی تاکاتا ساکاتا در مرحلۀ خط پایه (A)، دو جلسه اول، دو جلسه میانی، دو جلسه پایانی و همچنین بعد از پایان مداخله در جلسات پیگیری استفاده شد. در مرحلة آزمایشی (B) هر کدام از این چهار نفر به طور میانگین تحت 14 جلسه درمان با پروتوکل TF-CBT به صورت انفرادی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-25 و تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی، همچنین شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و t همبسته استفاده گردید. نتایج نشان داد که پیشرفت های بالینی و آماری معنی داری در کاهش علائم جسمی و خلقی کودکان و همچنین کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه آنها به دست آمد که در 3 هفته پیگیری هم این پیشرفت ها حفظ شدند. به این ترتیب درمان مذکور بر کاهش علائم خلقی و جسمی کودکان دارای سابقۀ آسیب بین فردی موثر است.
The aim of present study was to evaluate the efficacy of Trauma focused cognitive behavioral therapy on mood and somatic symptoms reduction of children with history of interpersonal trauma. This was a single subject experimental study with Multiple baseline design and the population consist of all primary school children (boys and girls) in 2019-2020 academic year in Saghez city. 4 (9-12 years old) students with interpersonal trauma history were recruited by convenient sampling method. Child and parent forms of life incidence of traumatic events questionnaire (LITE-C & LITE-P), child and parent reports of post traumatic symptoms (CROPS, PROPS) and Takata & Sakata psychosomatic complaints scale were administered to them at baseline (A), two first, two middle and two last sessions and after completion of treatment in follow up sessions. In B experimental phase each of these 4 student, receive 14 individual treatment sessions of TF-CBT on average. Spss-25 software was used to analyze data with graphic analysis and improvement percentage as well as descriptive statistics, repeated measure variance analysis and dependent T test. Results indicated that clinical and statistical improvements were occurring in reduction of children’s mood and somatic symptoms and post-traumatic stress symptoms, which was, remain constantly in 3 weeks follow up. Hence, this treatment could reduce the mood and somatic symptoms of children with interpersonal trauma.
خلاصه ماشینی:
کارآمدي درمان شناختي رفتاري متمرکز بر آسيب بر علايم خلقي و جسمي کودکان داراي سابقۀ آسيب بين فردي o The Efciency of Trauma Focused-Cognitive Behavioral therapy on Mood and Somatic Symptoms of Children with Interpersonal Traumao سميه شهابي وند١ دکتر افروز افشاري ١ دکتر ليلا چراغ ملايي ١ چکيده اين پژوهش با هدف بررسي کارآمدي درمان شناختي رفتاري متمرکز بر آسيب بر کاهش علايم جسمي و خلقي کودکان داراي سابقۀ آسيب بين فردي انجام شد.
با وجود اين که اثرگذاري درمان TF-CBT بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه و علائم سوگ و افسردگي کودکان يتيم (اودونل ، دورسي ، گونگ و همکاران ، ٢٠١٤)، افزايش تاب آوري شخصي و کاهش علائم افسردگي (دبلينگر، پوليو، رانيون ، استير، ٢٠١٧؛ هاپر، براون و شرماپاتل ، ٢٠١٧)، اثربخشي درمان شناختي رفتاري متمرکز بر آسيب بر سه گروه از افراد با تجربۀ از دست دادن آسيب زا، سوءاستفادة جنسي و خشونت جسمي و داراي علائم PTSD (آنترهيتزنبرگر، ساچر و رزنر،٢٠٢٠) و در پژوهش هاي داخلي اثربخشي TF-CBT برکاهش افسردگي ، اضطراب و شرم و افزايش حمايت والدين نوجوانان قرباني سوءاستفادة جنسي (منصوري ، ١٣٩٤)، کاهش مشکلات رفتاري – هيجاني نوجوانان داراي نشانه هاي استرس پس از سانحه (رجبي ، ١٣٩٥) و همچنين اثربخشي درمان شناختي رفتاري متمرکز بر تروما و درمان مديريت تروما بر کاهش علائم پس آسيبي در دانش آموزان داغديده (معيني نصراله ، ١٣٩٧) تأييد شده است اما يافته ها در اين زمينه متفاوتند.
پژوهش حاضر تنها پژوهشي است که نشان مي دهد که درمان شناختي رفتاري متمرکز بر آسيب مي تواند بر کاهش علائم جسمي در کودکان داراي تجربۀ آسيب بين فردي مؤثر باشد.