چکیده:
نهاد علم همانند دیگر نهادها شامل ارزش ها، هنجارها و نقش های اجتماعی است. ساخت هنجاری علم موجب بروز و یا شناسایی انحرافات علمی می شود. مطالعه حاضر قصد دارد به بررسی هنجارهای علمی و تبیین نظری انحراف از آنها بپردازد. این مطالعه با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.مقاله حاضر نشان می دهد که چهار هنجار جهانی بودن، اشتراک، بی طرفی و شک سازمان یافته که به صورت مجموعه عمل می کنند، شامل عادت های رایج در حوزه علمی اند.به علاوه، این مطالعه نشان می دهد که دیدگاه های مختلف از عوامل گوناگونی همچون اختلال روانی افراد درگیر در فعالیت های علمی، ضعف کنترل های شخصی و اجتماعی، هم راستا نبودن اهداف اجتماع های علمی و ابزارهای مشروع برای دستیابی به آنها و صنعتی شدن دانش به وسیله صنعت و آزمایشگاه به عنوان مهم ترین علل انحراف های علمی نام برده اند.
The institution of science like other institutions involves social values,social norms, and social roles. The normative structure of science causesoccurrence or identifying scientific deviations. This paper plans to study thenorms of science and explain the deviation from them. This is a library anddocumentary research. The present study shows that the four norms including universalism,communality, disinterestedness, and organized skepticism that functiontogether comprise the ethos in scientific fields. Moreover, this study showsthat different perspectives make mention of the engagement of derangedindividuals in scientific activities, the failure of personal and social controls,a disconnection between scientific community’s goals and the legitimatemeans to achieve them, and the industrialization of science by industry andacademic laboratories, as the most important factors that cause deviancyfrom the norms of science.
خلاصه ماشینی:
بررسي هنجارهاي علمي و تبيين نظري انحراف از آنها سمانه اسکندري ١ چکيده نهاد علم همانند ديگر نهادها شامل ارزش ها، هنجارها و نقش هاي اجتماعي است .
به علاوه ، اين مطالعه نشان مي دهد که ديدگاه هاي مختلف از عوامل گوناگوني همچون اختلال رواني افراد درگير در فعاليت هاي علمي ،ضعف کنترل هاي شخصي واجتماعي ،هم راستانبودن اهداف اجتماع هاي علمي وابزارهاي مشروع براي دستيابي به آنها و صنعتي شدن دانش به وسيله صنعت و آزمايشگاه به عنوان مهم ترين علل انحراف هاي علمي نام برده اند.
اين سه دسته ، منطبق بر رويکردهاي کلي روان شناسي و جامعه شناسي رفتارهاي انحرافي اند که در زير مورد بررسي قرار مي گيرند: ديدگاه روان آسيب شناختي :٤ اين ديدگاه ناهنجاري و انحراف را ناشي از خصوصيات فکري ، رواني و روحي افراد مي داند و آن را برحسب نقص شخصيت توجيه مي کند؛ به اين معنا که برخي از گونه هاي شخصيت بيشتر از گونه هاي ديگر به انحراف اجتماعي گرايش دارند (کوهن ، ١٣٨٥: ١٦٣).
از جمله نظراتي که در ديدگاه کارکردي به منظور تبيين انحراف هاي اجتماعي از جمله در حوزه علم و دانش مطرح شده اند مي توان به نظرات کنترل اجتماعي ٢ و بي هنجاري ٣ اشاره کرد که در زير به شرح مختصري از هر يک پرداخته خواهد شد: نظريه کنترل اجتماعي : تدوين اوليه نظريه کنترل توسط اميل دورکيم در بررسي جامعه شناختي او از مسئله خودکشي صورت پذيرفت (دورکيم ، ١٣٧٨).
عنصر ديگر ساخت اجتماعي ، هنجارهايي است که جامعه براي رسيدن به هدف ها و آرمان هاي فرهنگي توصيه مي کند.