چکیده:
زمینه و هدف: این مقاله به تبیین رابطه میان هوش سازمانی، کارایی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی بوده که با هدفی کاربردی و بهروش همبستگی انجام شده است. برای گردآوری دادههای مورد نیاز نیز از تلفیق پرسشنامههای هوش سازمانی آلبرشت (2003)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، توانمندسازی اسپریتزر (1995) و بختیاری (1389) و پرسشنامه سنجش کارایی طلاوری (1381) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری، تشکیل میدهند که از میان آنها تعداد 60 نفر بهروش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. دادههای بهدست آمده نیز با استفاده از آزمونهای آماری تی و همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیلهای انجامشده، مؤید این مطلب است که کارایی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری بالا است. بین هوش سازمانی (کلی)، کارایی و یادگیری سازمانی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری با توانمندسازی (کلی) آنان رابطه معنادار وجود دارد و از میان ابعاد هوش سازمانی، بعد سرنوشت مشترک، بیشترین ارتباط و بعد کاربرد دانش، کمترین ارتباط را با توانمندسازی کارکنان دارند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با نتایج حاصل از برخی پژوهشها همسو و همجهت بوده و نتایج آنها را تأیید میکند. هوش سازمانی بیشترین رابطه را با احساس ارزشمندی؛ کارایی بیشترین ارتباط را با احساس اطمینان و یادگیری سازمانی نیز بیشترین ارتباط را با احساس شایستگی کارکنان دارد.
خلاصه ماشینی:
بين هوش سازماني (کلي )، کارايي و يادگيري سازماني کارکنان فرماندهي انتظامي استان چهارمحال و بختياري با توانمندسازي (کلي ) آنان رابطه معنادار وجود دارد و از ميان ابعاد هوش سازماني ، بعد سرنوشت مشترک ، بيشترين ارتباط و بعد کاربرد دانش ، کمترين ارتباط را با توانمندسازي کارکنان دارند.
Barbee and Bot کارکنان را تحت تأثير قرار مي دهد و در اين مقاله قصد داريم تا رابطه ميان عواملي چون کارايي ، هوش سازماني و يادگيري سازماني کارکنان فرماندهي انتظامي استان چهارمحال و بختياري را با توانمندسازي آنان مورد بررسي قرار دهيم .
٥. بين هوش سازماني (کلي )، گرايش به کارايي (کلي ) و يادگيري سازماني (کلي ) با هريک از ابعاد توانمندسازي کارکنان فرماندهي انتظامي استان چهارمحال و بختياري رابطه معناداري وجود دارد.
در رابطه با فرضيه دوم ، نتايج نشان داد که بين هوش سازماني (کلي ) کارکنان فرماندهي انتظامي استان چهارمحال و بختياري با توانمندسازي (کلي ) آنان رابطه معناداري وجود دارد و از ميان ابعاد هوش سازماني ، بعد سرنوشت مشترک بيشترين ارتباط و بعد کاربرد دانش کمترين ارتباط را با توانمندسازي کارکنان دارند.
نتايج اين پژوهش با نتايج حاصل از پژوهش زارع مؤيدي و همکاران (١٣٨٩) که نشان دادند بين هريک از مؤلفه هاي هوش سازماني با توانمندسازي کارکنان رابطه معنادار وجود دارد همسو و هم جهت بوده و نتايج آن را تأييد مي کند.
نتايج اين پژوهش با نتايج حاصل از مطالعات شفي (١٣٨٥)، خاکسار و خدادحسيني (١٣٨٩)، ميرمحمدي و يونسي (١٣٨٩) و دستگردي و همکاران (١٣٨٩) که نشان دادند يادگيري سازماني با توانمندسازي کارکنان رابطه معناداري دارد همسو و هم جهت بوده و نتايج آنها را تأييد مي کند.