چکیده:
اقلیم کردستان عراق به دلیل اهمیت منابع نفتی و قرار گرفتن در همسایگی چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. این منطقه پس از سقوط صدام و به ویژه با شروع بحران سوریه، در محاسبات منطقه ای قدرتهای فرامنطقه ای از قبیل ایالات متحده و روسیه جایگاه خاصی یافته است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که سیاست خارجی آمریکا و روسیه به عنوان قدرت های فرامنطقه ای به عنوان یک کشور همسایه در قبال اقلیم کردستان عراق چه بوده است و این سیاست چه تاثیری بر ایران داشته است؟ فرضیه مقاله این است: در حالی که عامل ژئوبلیتیک انرژی وجه مشترک سیاست خارجی دو قدرت فرامنطقه ای آمریکا و روسیه در قبال کردستان عراق بوده، با این حال رویکرد دو کشور نسبت به اقلیم کردستان در بعد ژئواستراتژیک متفاوت بوده است. در حالیکه مناسبات قدرت منطقه ای و پویش های درونی آن شکل دهنده به سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اقلیم کردستان بوده است، مناسبات ساختاری قدرت در نظام بین الملل و به ویژه رقابت با ایالات متحده تعیین کننده روابط روسیه با اقلیم کردستان بوده است.
The Iraqi Kurdistan region has been considered by the great powers due to the importance of oil resources and its proximity to the four countries of Iran, Iraq, Turkey and Syria. This region has a special place in the strategic estimates of the US and Russian powers after the fall of Saddam and especially with the beginning of the Syrian crisis. The purpose of this article is to answer the question: What has been the foreign policy of the United States and Russia towards the Iraqi Kurdistan region? Hypothesis: While the geopolitical factor of energy has been a common feature of the two countries' foreign policy towards Iraqi Kurdistan, but the approach of the two powers to the Kurdistan region is different in geostrategic terms. While regional power relations and internal dynamics have shaped US foreign policy toward the Kurdish region, structural power relations in the international system, and in particular rivalry with the United States, have shaped Russia's relations with the Kurdish region.
خلاصه ماشینی:
مقالة پیش رو با استفاده از روش توصیفي- تحليلي به دنبال پاسخ به این سؤال بوده است که «سیاست خارجی آمریکا و روسیه بهمثابه قدرتهای فرا منطقهای، در قبال اقلیم کردستان عراق چه بوده و این سیاست چه تأثیری بر جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان کشور همسایة آن داشته است؟» فرضیة مقاله این بوده که عامل ژئوپلیتیک انرژي، وجه مشترك سياست خارجي دو قدرت فرا منطقهای آمریکا و روسیه در قبال كردستان عراق است؛ با اين حال رويكرد دو کشور نسبت به اقليم كردستان در بعد ژئواستراتژيك تفاوت داشته است: مناسبات قدرت منطقهای و پویشهای دروني آن سياست خارجي ايالات متحده را شکل داده و مناسبات ساختاري قدرت در نظام بینالملل و بهویژه رقابت با ايالات متحده تعیینکننده روابط روسيه با اقليم كردستان بوده است.
واژههاي كليدي: اقلیم کردستان عراق، ایالات متحده آمریکا، سیاست خارجی، ایران، امنیت ملی، روسیه تاریخ دریافت: 27/03/1400 تاریخ بازبینی: 30/10/1400 تاریخ پذیرش: 04/11/1400 فصلنامه روابط خارجی، سال 13، شماره 4، پیاپی 52، زمستان 1400، صص 879-901 مقدمه ساختار نظام بینالملل و همچنین موازنه قوا در سطح جهانی از این لحاظ حائز اهمیت است که بر موازنه قوای منطقهای و بازیگران منطقهای از جمله کردستان عراق و کشورهای همسایهاش اثر مستقیم میگذارد.
حضور و نفوذ قدرتهای خارجی و رویکرد سیاست خارجی آنها در قبال اقلیم کردستان عراق، بیش از هر زمان دیگری بر مناسبات و روابط این بازیگر نوظهور بر کشورهای همسایه و بهخصوص ایران اثرگذار بوده است و پیامدهای مختلف سیاسی و امنیتی برای کشورهای منطقه در پی خواهد داشت.
Political Elites and Moderation’s Discourse in the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran (2013-2021) Mohammad Gheisari Corresponding Author, PhD student in Islamic Revelation Studies, Shahed University of Tehran, Faculty of Humaniteis, Tehran, Iran.