چکیده:
اندیشه اخلاقی نیچه که در اراده معطوف به قدرت و رسیدن به ابرمرد متمرکز است هر نوع نظام مبتنی بر ذلت و تحقیر انسان را بی ارزش میشمرد و مسیحیت را به دلیل ترویج اخلاق بردگی، اخلاق ضعیفان میداند که با تاکید بر گناه نخستین و آلودگی ذاتی انسان، روح اراده و قدرت و عزت نفس را در آدمیان میمیراند. این پژوهش، تلاش کرده تا آموزههای اسلامی مورد توجه نیچه را بیابد و با روشی پدیدارشناختی چگونگی تلائم دستگاه فکری وی با آن آموزهها را واکاود. از نظر او اسلام، دینی است که شور، اراده، گزینشگری و خود اصیل انسان را به رسمیت میشناسد و فهمی صادقانه از طبیعت انسان، و نگاهی مثبت و واقعگرایانه به دنیا دارد که در تلائم با فلسفه وی و خصوصا انگاره اراده معطوف به قدرت است. همچنین نظریه تفسیری منظرگرایانهاش به فهم پلورالیستی از ادیان کمک کرده و سازواری پارهای آموزههای اسلامی با قطعاتی از دستگاه فلسفی وی، نگره مثبتی از اسلام را برای او فراهم آورده است. توجه به ساحت دل و احساس در حکمت عرفانی اسلام نیز سازگار با مبانیاش در نقد عقل مدرن بوده است.
Focusing on the will to power and reach the superman, Nietzsche's moral thought despises any system based on human humiliation, and introduces Christianity for promoting the morality of slavery, as the morality of the weak, which its emphasis on the original sin and inherent pollution of man kills the spirit of will and power and self-esteem in people. Applying a phenomenological method, this research has tried to find the Islamic teachings which drew Nietzsche's attention and to explore the consistency of his intellectual system with those teachings. According to him, Islam is a religion that recognizes the passion, will, selectivity, and authenticity of man and has an honest understanding of human nature, and a positive and realistic view of the world that is in line with Nietzsche's philosophy and especially the idea of the will to power. Moreover, the theory of perspectivism has contributed to a pluralistic understanding of religions, and the adaptation of some Islamic teachings to parts of his philosophical apparatus has provided him with a positive view of Islam. Paying attention to the realm of the heart and emotion in the mystical wisdom of Islam has also been consistent with its principles in the critique of modern reason.
خلاصه ماشینی:
غرب شناسیبیادی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی)، سال یازدهم ، شمارۀ دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٩، ١٦٩-١٨٦ بررسی مؤلفه ها و تحلیل دلایل نگره های خوش بینانۀ نیچه به اسلام احمد کریمی * چکیده اندیشۀ اخلاقی نیچه که در ارادۀ معطوف به قدرت و رسیدن به ابرمـرد متمرکـز اسـت هـر نوع نظام مبتنیبر ذلت و تحقیر انسان را بی ارزش میشمرد و مسیح ت ی را، بـه دلیـل تـرویج اخلاق بردگی ، اخلاق ضعیفان میداند که با تأکید بر گناه نخستین و آلـودگی ذاتـی انسـان ، روح اراده و قدرت و عزت نفس را در آدمیان می راند.
مستشرقان همـواره از ادعـای انشعاب اسلام از مسیحیت برای کم رنگ کردن آموزه های اسلامی بهره برده اند، اما نیچـه در میانۀ همین نگرش منفی به ادیان باز هم سهم اصلی ایـن مشـکل را بـه مسـیحیت نسـبت میدهد و ازایـن رو گمـان بـرده اسـت کـه از میـان آن آمـوزه هـا، آمـوزۀ داوری الهـی و وعده ووعید بیش ترین اصطکاک را با ارادۀ معطوف به قدرت نیچه دارد و بر آن مـی تـازد: ١٧٤ غرب شناسی بنیادی، سال یازدهم ، شمارۀ دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٩ «دین محمدی به نوبۀ خویش استفادۀ مفهوم ”ماورا“ را بـه مثابـۀ ابـزاری بـرای مجـازات از مسیحیت فراگرفت ».
در این جـا پرسـش پـژوهش آن است که کدام وجوه و قطعات از دستگاه فلسفی و نگـرۀ تفسـیری نیچـه توانسـته اسـت بـا آموزه های اسلامی ای که موردتوجه او واقع شد سازواری و تلائم بیابد؟ به دلیل نقد بنیادین نیچه بر متافیزیک ، وحدت « خود» و حتی حقیقت و تصـویری کـه از همۀ واقعیت ها و ارزش ها به مثابـۀ ارادۀ معطـوف بـه قـدرت دارد او را پدرخوانـده و نیـای پست مدرنیسم دانسته اند (١٠٢ :١٩٩٦ Cahoone).