چکیده:
در دوره صفویه با ورود شیوخ و علمای دینی بستر مناسبی برای اعتلای فرهنگ ایرانی اسلامی فراهم شد.اندیشه و تفکر این دوره همواره مفاهيمــی هســتند کــه از ســوی فلاســفه دینی از بعد ایدئولوژی دینی و به تناسب زمانه و حکمت مرسوم مطرح بوده اند و تاثیر اندیشه های حاکم از سوی علمای شیعی در معماری و شهرسازی از بعد همتراز بودن تفکرات علما و جهان شمول بودن تفکرات دینی در ساحت زمانه خود بسیار چشم گیر است. در این پژوهش توجه به اندیشه و تفکرات میرداماد (به عنوان فیلسوف مسلمان شیعی) و تفسیر آنها با نگاه تحلیلی شهرسازی و معماری مطرح است.لذا برای رسیدن به این شناخت نخست به مفهوم و کلیاتی از نظام فلسفی او پرداخته شد؛ چرا که با بررسی نظام فلسفی هر فیلسوفی به خوبی می توان جایگاه هنری و تاثیرات به تفسیر و باطن آن در بعد معماری و شهرسازی در جغرافیای اندیشه او مشخص کرد. پس با شناخت کمی و کیفی اصول و ارکان فلسفی او در جهت رسیدن به لایه های تفسیری و تعبیری در معماری و شهرسازی می توان دست یافت ؛ روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی -تحلیلی تاریخی می باشد.مطالعات نیز به صورت اسنادی و کتابخانه ای در قالب بررسی متون علمی فلسفی و تطبیق آن با شرایط معماری آن دوره است که در بررسی حاضر به آن پرداخته شده است. در نهایت اینگونه می توان بیان کرد که نشانه هایی از عالم مثال که تمامیت اندیشه های او از سیر باطنی از بعد حدوث وجود دارد که در کالبد معماری دوره صفویه دیده و رخنه کرده است تا به مقصود خود سرمد لایتناهی وصول یابد.