چکیده:
شهرستان بروجرد، یکی از ٩ شهرستان استان لرستان ، با ١٦٠٦ کیلومتر مربع مساحت ، از شمال به شهرستان ملایر، از شمال غربـی به شهرستان نهاوند، از شرق به شهرستان شازند، از جنوب شرقی به شهرستان دورود و از جنوب و غـرب بـه شهرسـتان خـرم آبـاد محدود میشود. محله دودانگه از مهمترین محلات تاریخی شهر است که مسجد جامع و بازار به عنوان مهمترین ابنیه شهری در آن واقع شده اند. عناصر تاریخی دیگری در پیرامون مسجد وجود داشته که امروزه یا اثری از آنها نیست و یا نیازمنـد توجـه و حمایـت جدی هستند. این عناصر شامل : مسجد جامع ، میدان جمعه ، حمام پای مسجد، غریب خانه ، آب انبار و همچنـین میـدانی دیگـر در فضای جلوی مسجد که با بررسی های میدانی در این رساله پی آن بردیم ، در میان این عناصر مسجد و غریب خانه باقی مانـده انـد. در قدیمی ترین نقشه های تاریخی موجود میدان جمعه را به عنوان بزرگترین میدان تاریخی شهر عنوان می کنند. هریک از عناصر به شکلی در معرض آسیب های جدی قرار دارند این عناصر یا متروک شده اند یا حتی آثار آنها محو شده ضرورت بـر حفـظ حـریم مسجد و ساماندهی این عناصر تاریخی ضرورت دارد. هدف ایـن رسـاله بـازخوانی و سـاماندهی میـدان و عناصـر تـاریخی بلافصـل مجموعه مسجد جامع بروجرد با روش مطالعات تطبیقی، کتابخانه ای و میدانی اطلاعاتی گرداوری شده است .
خلاصه ماشینی:
يکي از اين رويدادهاي مهم ؛ باج خواهي پادشاهان ايرانشهر و باج داري و خراج گزاري شهرياران ديگر کشورها است : 125 ١-٤- سالانه وقتي فرستادة شاه ايرانشهر از شهريار کابل باج و خراج مي خواهد و با اعتراض او مواجه مي شود که سالانه است ؛ باج و خراج نه به سالي دو بار، پادشاه ايران خراج را بر او و کشور کابل مي بخشد: شه کابلي گفت کاين نيست داد شهنشه به بيداد فرمان نداد تو خواهي خواهد خداوند تاج به سالي دوبار نباشد خراج خراج همه کابل و بوم اوي بدو داد يکسر شه نامجوي (اسدي طوسي ١٣٥٤: ٤٣٧) ٢-٤- مقطعي و فصلي انوشيروان در نامه اي به کارداران و باج دارانش دستور مي دهد اگر در بومي و سرزميني باران نبارد و دانه هاي کاشته شده نرويد و رنج و زحمت کشاورزان بيهوده ماند، به کشاورزان از گنج شاهنشاهي مزد بدهند و باج را ببخشند: همان گر نبارد به نو روز نم ز خشکي شود دشت خرم دژم مخواهيد باژ اندرون بوم و رست که ابر بهاران بباران بشست (فردوسي، ١٣٧٣ / ٨: ٦٠) ٣-٤- سالي دو بار پادشاهان ايرانشهري، گهگاهي از کشورهاي وابسته يا تحت سلطه ؛ سالي دو بار باج و خراج مي گرفتند.