چکیده:
مثنوی فرهاد و شیرین وحشی بافقی یکی از شاهکارهای ادبیّات فارسی است. تحلیل ساختار عناصر داستانی در این منظومه، از پرسشهای محوری پژوهش حاضر است. در این مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید و ضمن ارائه تعاریف روشن و جامع از عناصر تشکیل دهندهٔ ساختار داستان، عناصری همچون طرح، زاویة دید، شخصیّتپردازی، واسطهها، صحنهپردازی، درونمایه، حوادث، گفتوگو، تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها نشان داد که؛ عناصر داستانی در این منظومه، آگاهانه و با خلاقیّت خاصی در خدمت پیشبرد داستان قرارگرفته است و مهارت وحشی در ترکیب این عناصر و ایجاد ارتباط در میان آنها باعث گردیده که طرح داستان، به طور نسبی از نوعی رابطة علّت و معلولی برخوردار گردد و عناصر تشکیل دهندهاش را از آغاز تا پایان، استحکام و انسجام خاصی بخشد و همین انسجام و استواری ترکیب باعث شود، داستان بتواند خواننده را تا پایان به دنبال خود بکشاند.
خلاصه ماشینی:
داستان فرهاد و شیرین دقیقاً داستان کوتاهی است که در آن خواسته اصلي وحشی، فقط توصیف و به تصویر کشیدن عشق است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} پیرنگ این داستان ساده و ثابت است و در آن از عناصری مانند کشمکش خبری نیست.
وى داستان زندگى پردرد و سراسر عشق خود را به تقليد از خسرو و شيرين نظامى گنجوى در قالب مثنوى فرهاد و شیرینبیان مىدارد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} 3-5 شخصيّت پردازی به طور کلّی شخصیّتپردازی بـه دو شیوه صورت میگیرد: «روش توصیفی و روش تصویري یا نمایشی که به آنها روش مستقیم و غیرمستقیم نیـز میگوینـد».
وحشی در مثنوی فرهاد و شیرین، در نخستین برخورد فرهاد و شیرین، بین این دو، گفتوگویی کوتاه ترتیب میدهد تا با این شیوه بهطور غیرمستقیم و از زبان خود شخصیتها به معرفی آنها و توصیف مکان و محل زندگی ایشان و دیدگاهشان نسبت به عشق بپردازد و همانا این شیوه از شخصیتپردازی از مقبولترین و پذیرفتنیترین شیوهها برای خوانندگان یک اثر داستانی است: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نوعي دیگر از گفتگو و توصیف غیرمستقیم در منظومة وحشي وجود دارد كه از تنوعات و تازگیهای این فن است که هم باعث ایجاد حرکت در داستان و هم موجب ارتقای جایگاه هنری نویسنده یا شاعر در دید خوانندگان آن میگردد.
نتیجهگیری با بررسی ساختار و عناصر تشکیلدهندة مثنوی فرهاد و شیرین وحشی از دید ادبیّات داستانی و براساس شیوههای داستانپردازی ادبیّات معاصر، نتایجی که حاصل گشت عبارتاند از: این داستان در مقایسه با داستانهای مشابه قبل از خود ازنظر طرح، دارای روابط علت و معلولی در میان حوادث و اجزای خود است و بهواقع نمایی که یکی از ویژگیهای داستانهای معاصر فارسی است، نزدیک میشود.