چکیده:
مخارج و درآمدهای مالیاتی دولت از جمله ابزارهای سیاست مالی هستند که با ایجاد تغییرات در آنها فعالیت های اقتصادی محدود و با گسترش می یابند. تغییر در مالیات ها باعث می گردد تا در آمد قابل تصرف تغییر نماید. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر کاهش نرخ مالیات شرکتها بر درآمد مالیاتی شرکتها مبتنی بر تئوری مالیات خلدون(نرخ مالیات و درآمد شرکت ها: کاربرد نظریه مالیات خلدون) می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی از نوع تحقیقات علی (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و با استفاده از روش حذف سیستماتیک 127 شرکت به عنوان نمونه پژوهش در دوره زمانی بین سالهای 1391تا 1399 انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد کاهش نرخ مالیات شرکتها بر درآمد مالیاتی شرکتها مبتنی بر تئوری مالیات خلدون تاثیر معنی داری دارد.
Government tax expenditures and revenues are among the tools of financial policy in which economic activities are limited and expanded by making changes in them. Changes in taxes change disposable income. The purpose of this study is to investigate the effect of reducing corporate tax rates on corporate tax revenue based on Khaldun’s tax theory (corporate tax rate and income: application of Khaldun’s tax theory). The present research is applied in terms of purpose and is methodological in terms of causal (post-event) research. The statistical population of the research is the companies listed on the Tehran Stock Exchange and using the systematic elimination method, 127 companies were selected as the research sample in the period between 1391 to 1399. The results showed that reducing corporate tax rates has a significant effect on corporate tax revenue based on Khaldun tax theory.
خلاصه ماشینی:
منحني لافر٤، بر اساس نظريه اقتصادي که توسط آرتور لافر ساخته شده است ، رابطه بين نرخ ماليات و ميزان درآمد مالياتي را که در يک اقتصاد معين به دولت تعلق مي گيرد ، نشان مي دهد.
کاهش نرخ ماليات با هدف کاهش هزينه هاي انجام کار و به نوبه خود با جذب سرمايه گذاران خارجي، سرمايه گذاري هاي بيشتر را ترغيب مي کند که مطابق با سياست کاهش تدريجي نرخ ماليات بر درآمد شرکت ها است علاوه بر کاهش نرخ 7 Serrato & ,Zidar 132 ماليات بر درآمد شرکت ها، بيشترين مشوقها به موديان مالياتي شرکتها داده مي شود زيرا بيشترين سهم درآمد ماليات بر درآمد مستقيم را در اختيار آنها قرار مي دهد که اهميت اين شرکتها در دستيابي به اهداف اقتصادي کشور را نشان مي دهد.
معيار نرخ موثر مالياتي بلند مدت ميانگين جمع کل مالياتهاي پرداختي در 26 Annuar 27 Dyreng 28 Effective Tax Rate 142 دوره زماني ٨ سال تقسيم بر جمع کل درآمد مشمول ماليات براي همان دوره ميباشد (نرخ مالياتي رو که با احتساب سال پايه صفر هست ) متعيرتعديل گر:بحران مالي(Crisis): CRISIS: دوره بحران مالي که کشور تجربه کرده (اگر بحران باشد عدد١ و درغيراينصورت عدد٠) الگوي زيمسکي به شرح زير مي باشد» (رجوع شود به تصویر صفحه) که در آن x١ برابر کل دارايي بر سود خالص ، x٢ برابر کل دارايي بر کل بدهي، x٣ برابر بدهي جاري بر دارايي جاري، مقدار متغير به دست امده از شاخص کلي الگو=z اگر z ٠٥ شرکت غير ورشکسته مي باشد.