چکیده:
هدف: توانمندسازی کارکنان، بسترساز اقتدار پایدار یک سازمان در محیط آشوبناک عصر فقدان قطعیتهاست. پرسش اصلی این جستار این است که مفهوم و پدیده توانمندسازی کارکنان از منظر مدیران و کارشناسان مدیریت منابع انسانی سازمان چیست؟ الگوی توانمندسازی کارکنان سازمان شامل چه فرایندی است؟ و درنتیجه هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائه الگوی توانمندسازی کارکنان سازمان است.
روش: روش پژوهش از نظر ماهیت، کیفی و راهبرد اصلی پژوهش، نظریه داده بنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه است. جامعه مورد مطالعه پژوهش، سی نفر از خبرگان شامل مدیران و کارشناسان مدیریت منابع انسانی سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی هستند که بهروش نمونهگیری هدفمند، مشارکتکنندگان انتخاب شدند. با توجه به اصل اشباع نظری و مضمونی، مصاحبه تا نفر نوزدهم ادامه یافت و به همین تعداد بسنده شد و درنهایت روابط بهدست آمده از دادههای حاصل از مصاحبهها، بر مبنای الگوی پارادایمی «استراوس و کربین» ترسیم شد.
یافتهها: الگوی بهدست آمده نشاندهنده آن است که فرهنگ سازمانی (مقوله علی) شامل: فضای مناسب آموزش کارکنان، عدالت در سازمان و امنیت شغلی بهطور مستقیم در شکلگیری ویژگیهای کارکنان توانمند (مقوله محوری) تأثیر دارد. البته در فرایند توانمندسازی کارکنان، نظام پایش (مقوله زمینهای) و نظام پاداش سازمانی (شرایط مداخلهگر) بر نظام مدیریتی سازمان (مقوله کنش/واکنش) تأثیر میگذارند.
نتایج: برونداد الگو بهدست آمده، توانمندی کارکنان سازمان است که شاخصهای آن شامل خودشکوفایی، نوآوری و خلاقیت و کاهش فشار روانی ناشی از کار است.
Model of Human Resource Empowerment in Political ideological Organization of IR Iran Police Force
خلاصه ماشینی:
يافته ها: الگوي به دست آمده نشان دهنده آن است که فرهنگ سازماني (مقوله علي ) شامل : فضاي مناسب آموزش کارکنان ، عدالت در سازمان و امنيت شغلي به طور مستقيم در شکل گيري ويژگي هاي کارکنان توانمند (مقوله محوري ) تأثير دارد.
در محيط هاي سازماني جديد که اغلب با پيچيدگي ، آشفتگي ، تغييرات و سرعت شتابان توصيف مي شوند، کارکنان بايد انعطاف پذير، خود فرمان ، کارآفرين ، مسئوليت پذيرتر، طالب ابتکار و آزادي عمل باشند، در ساختارهاي سازماني و سبک هاي مديريت بايد تغييرهاي اساسي رخ دهد به طوري که همه کارکنان در فرايند تصميم گيري مشارکت داده شده ، گروه هاي کاري تشکيل شوند، قدرت و اختيار بيشتري به زيردستان تفويض شود و ساختار سازماني شبکه ، جانشين ساختار سلسله مراتبي شود (صحرايي ، عرفاني ، شعباني بهار، منصف ، حسين نژاد، ١٣٩٤)؛ بنابراين تغيير در شرايط سازمان هاي عصر حاضر، منجر به تغيير در نگرش آن ها به نيروي انساني شده است .
توانمندسازي عبارت است از تقويت باورها، افزايش دانش و مهارت ها، بهبود ويژگي هاي روان شناختي کارکنان و بهسازي شرايط سازماني و محيطي به نحوي که افراد بتوانند با بيشترين کارايي و اثربخشي در سازمان فعاليت کنند (بختياري و احمدي مقدام ، ١٣٨٩، ص ٤٣).
- بستر لازم براي مشارکت کارکنان توانمند در تصميم گيري هاي سطح خرد و مياني سازمان بايد توسط نظام مديريت سازماني فراهم شود.