چکیده:
یکی از مهمترین مسائل مربوط به محیطزیست، افزایش مصرف انرژی در فعالیتهای اقتصادی است. انرژی جزو مهمترین عوامل توسعه اقتصادی به حساب میآید، اما رسیدن به توسعه پایدار، بدون در نظر داشتن مسائل زیستمحیطی امکان پذیر نیست. انرژی از یک سو، نهاده تولید محسوب میشود که استفاده از آن برای رشد اقتصادی ضروری است و از سوی دیگر، مصرف انرژی، موجب انتشار گازهای گلخانهای مانند دیاکسیدکربن و عدم دستیابی به توسعه پایدار میگردد. بر این اساس هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم (سرریز) شدت مصرف انرژی بر انتشار دیاکسیدکربن در استانهای ایران طی سالهای 96-1387 (آخرین اطلاعات موجود ترازنامه هیدروکربوری استانی) با استفاده از الگوی اقتصادسنجی فضایی میباشد. پیش از تخمین مدل، ابتدا آزمون ریشه واحد لوین، لین، چو (LLC) جهت بررسی پایایی متغیرها، برآورد شده، و در ادامه، از آزمون هاسمن و آزمونهای تشخیص والد و والد چندگانه برای انتخاب مدل مناسب استفاده بهعمل آمده، و نتایج حاصل از تخمین مدل، نشان داده است که شدت انرژی، تولید ناخالص داخلی سرانه و جمعیت، اثر مثبت و مستقیم معناداری بر انتشار دیاکسیدکربن مناطق داشتهاند. همچنین شدت انرژی، تولید ناخالص داخلی سرانه و تغییر ساختار استانها، دارای اثرات غیرمستقیم (سرریزی) منفی بر انتشار دیاکسیدکربن استانها میباشند.
One of the most important issues related to the environment is the increase in energy consumption in economic activities. On the one hand, energy is a major production input that is necessary for production and economic growth. On the other hand, energy consumption causes the emission of greenhouse gases and also air pollutants such as carbon dioxide. Accordingly, the purpose of this study is to investigate the direct and indirect effects (spillovers) of energy consumption intensity on carbon dioxide emissions in the provinces of Iran during 2008-2017 using the model of spatial econometrics. Before estimating the model, at first the Levin, Lin, Chou (LLC) unit root test was estimated to evaluate the stationarity of the variables, then after performing the Hausman test and multiple Wald and Wald diagnostic tests used to selection of best model. The results of model have shown that energy intensity, per capita GDP and population of regions have had a significant positive and direct effect on carbon dioxide emissions in the regions. Also, energy intensity, per capita GDP and change in the structure of the provinces have had indirect effects on the production of the provinces
خلاصه ماشینی:
پیش از تخمین مدل، ابتدا آزمون ریشه واحد لوین، لین، چو (LLC) جهت بررسی پایایی متغیرها، برآورد شده، و در ادامه، از آزمون هاسمن و آزمونهای تشخیص والد و والد چندگانه برای انتخاب مدل مناسب استفاده بهعمل آمده، و نتایج حاصل از تخمین مدل، نشان داده است که شدت انرژی، تولید ناخالص داخلی سرانه و جمعیت، اثر مثبت و مستقیم معناداری بر انتشار دیاکسیدکربن مناطق داشتهاند.
در مقابل، علت بالا بودن شدت انرژی در کشورهای در حال توسعه، مصرف غیربهینه انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی و استفاده از فناوریها و تجهیزات فرسوده میباشد (برگلند و سودرهوم 1 ، 20 > اهمیت انرژی در روند تولید و کمیابی آن از یک طرف، و اثرات مخرب زیستمحیطی مصرف انرژی در فعالیتهای اقتصادی از سوی دیگر، موجب شده است تا سیاستهای بهینهسازی مصرف انرژی و افزایش کارآیی انرژی، مورد توجه اقتصاددانان قرار گیرد (دامن کشیده و همکاران، 139 > برخلاف اثرات قابل توجهی که مصرف انرژی بر رشد اقتصادی دارد، مصرف بیرویه و پایین بودن کارآیی مصرف انرژی، باعث افزایش شدت انتشار آلایندهها شده و تخریب بیشتر محیطزیست را در پی خواهد داشت.
به عبارت دیگر، با یک مقدار معین از انرژی، میزان تولید بیشتری داشته و شدت مصرف انرژی پایینت Bergland & Soderhom Popp & Newell Deluna از سوی دیگر، مناطق مختلف مستقل از هم نبوده و تغییرات یک منطقه، میتواند موجب اثرگذاری در مناطق مجاور شود.
در مورد رابطۀ میان تخریب محیطزیست و مصرف انرژی، میتوان اینگونه گفت که استفادۀ انسانها از انرژی، باعث افزایش بهرهوری تولید میگردد، ولی استفاده از انرژی باتوجه به تأثیرات آلودهکنندهای که میتواند داشته باشد، باعث تخریب محیط زیست شده، چون قسمت اعظم گازهای گلخانهای انتشار یافته در دنیا، به شکل دیاکسیدکربن میباشد که حاصل استفاده از سوختهای فسیلی است.