چکیده:
حضرت علی (ع) در کتاب شریف نهج البلاغه، معارفی عمیق و ره گشا برای طالبان کمال انسانیت ارایه داده است. یکی از این مفاهیم پر نغز، مفهوم عمل عرفانی است. می توان چنین گفت که اولین و ابتدایی ترین مرحله ای که سالک برای وصول به حق باید بدان توجه نماید، عمل و انجام عبادات ماموره می باشد. از طریق عمل، سالک به تهذیب نفس می پردازد تا ظرف وجودی اش، قابلیت درک مظروف با عظمتی همچون رب العالمین را بیابد. در واقع، هدف از عمل، عملی است که بر معرفت سالک بیفزاید. از منظر نهج البلاغه عمل به دو نوع اعمال ظاهری و اعمال باطنی قابل تقسیم است که انجام خالصانه ی هر کدام از آنها مرکب پر نوری برای وصول سالک به سر منزل مقصود می شود. برخی از مهم ترین اعمال عرفانی در نهج البلاغه عبارتند از : نماز، روزه، زهد، ورع، پرهیز از دروغ گویی و غیبت و...
In the noble book of Nahj ol-Balaghah, Imam Ali
has provided deep and instructive knowledge for
the Taliban of the perfection of humanity. One of
these rich concepts is the concept of mystical
action. It can be said that the first and most basic
step that the seeker must pay attention to in order
to attain the right is to perform the acts of worship.
Through action, the seeker purifies the soul so that
the vessel of his existence can find the ability to
comprehend something as great as the Lord of the
worlds.
From the point of view of Nahj ol-Balaghah, action
can be divided into two types of outward and
inward actions, the sincere performance of each of
which is intended to be a light-filled compound for
the seeker to reach home. Some of the most
important mystical practices in Nahj ol-Balaghah
are: prayer, fasting, asceticism, piety, avoiding
lying and absenteeism, etc.
خلاصه ماشینی:
ضرورت عمل لازمه ي طي طريق در سير الي الله اين است که شخص ، موانع موجود در نفس خود را با انجام عبادات و متحمل شدن رياضت هاي باطني و ظاهري از بين ببرد، در اين حال چون رذيلت هاي نفساني جاي خود را به فضيلت هاي روحاني مي دهند، سالک متوجه حضور حضرت حق شده و از منيت و خودي رهايي مي يابد، در نتيجه ، سعادت دنيوي و اخروي نصيبش خواهد شد (ابن ميثم بحراني، ١٣٦٦).
علاوه بر اين ، دعاي شخص بي عمل در درگاه باري تعالي شنيده نخواهد شد، اميرالمومنين (ع ) مي فرمايد: «الداعي بلا عمل کالرامي بلا وتر: درخواست کننده (از خدا) بي طاعت و بندگي مانند تيراندازي است که کمان او بي زه باشد» (حکمت ٣٣٠)؛ زيرا وي انجام دستورات واجب الهي را ترک کرده است ، چنين شخصي فاسق محسوب ميشود و خداوند صداي او را گوش نميدهد و تير دعاي او به هدف اجابت ، اصابت نميکند، چنانکه پيامبر (ص ) اين شخص را نادان ترين مردم مينامد که بدون انجام کاري، توقع به دست آوردن خواسته هايش را دارد (قمي، ١٣٧٥).
حضرت علي (ع ) در نهج البلاغه بسيار به اعمالي که منتهي به حق و حقيقت ميشود، اشاره داشته است و رهنمودهاي فراواني در مورد اين اعمال به سالکان طريق مينمايد: ١- نماز: يکي از برترين اعمالي که سبب تقرب به خداوند مي شود، «نماز» است (خطبه ي ١٠٩).
نهج البلاغه در فلسفه ي وجوب روزه مي گويد که روزه ، براي مشخص شدن ميزان اخلاص هر شخص واجب شده است ، حضرت علي (ع ) مي فرمايد: «الصيام ابتلاء لإخلاص الخلق » (حکمت ٢٤٤)؛ زيرا انسان ، سختي گرسنگي و تشنگي را تحمل نموده و از بسياري از لذت هاي دنيا به خاطر خدا، دست بر مي دارد.