چکیده:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیشبینی کننده رجعت به بیسوادی در سواد آموختگان دورهی سوادآموزی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی سواد آموختگان در سطح کشور بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند-مرحلهای ، نمونهای با تعداد 486 نفر (سواد آموخته) انتخابشده و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، پرسشنامه محقق ساخته ویژهی نوسوادان، مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (HAMQ) و مقیاس اعتمادبهنفس روزنبرگ بودند .بهمنظور تحلیل دادهها از تحلیل رگرسیون سود برده شد. نتایج نشان داد متغیرهای موافقت خانواده با سوادآموزی، کیفیت برنامههای آموزشی، وجود افراد باسواد در خانواده، درآمد ماهیانه خانواده و انگیزش پیشرفت بهصورت منفی؛ و تعداد فرزندان، مسئولیت خانهداری و باروری زنان بهصورت مثبت عوامل اصلی پیشبینی کنندهی رجعت به بیسوادی در سواد آموختگان دوره سوادآموزی و معادل آن بودهاند (مجذور آر تنظیمشده = 267/0 ، 001/0P < ، 567/15 = F). نتایج پژوهش بیانگر آن است که عوامل اجتماعی اقتصادی فرهنگی، بیشترین نقش را در میزان رجعت به بیسوادی نوسوادان داشته و عوامل مرتبط باکیفیت برنامههای آموزشی و انگیزش پیشرفت، پیشبینی کنندههای بعدی رجعت به بیسوادی بودهاند.
The purpose of this study was to investigate the predictive factors of returning to illiteracy in education graduates of literacy course. The population of the study included all illiteracy graduates in the country. Using multi-level cluster sampling, 486 participants were chosen and studied. The instruments of the study included self- researcher's scale of educational achievement, special self- researcher's questionnaire of novice literates, Herman's Achievement Motivation Scale Questionnaire (HAMQ), and Rosenberg self-confidence scale. To analyze the data, regression analysis was used. The results indicated that variables of family agreement with literacy, educational programs' quality, the presence of educated individuals in the family, family's monthly income and achievement motivation negatively; and number of children, women's responsibility of housekeeping and fertility positively predicted the main factors of returning to illiteracy in education graduates of literacy course and its equivalent (R-squared adjusted=. /267, p<. /001, F=15/567). The results of the study indicated that Social – economic and cultural factors have the most important role in the rate of novice literates' return to illiteracy and factors related to the quality of educational programs and motivation have been subsequent predictors of return to illiteracy.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشان داد متغيرهاي موافقت خانواده با سوادآموزي، کيفيت برنامه هاي آموزشي، وجود افراد باسواد در خانواده ، درآمد ماهيانه خانواده و انگيزش پيشرفت به صورت منفي؛ و تعداد فرزندان ، مسئوليت خانه داري و باروري زنان به صورت مثبت عوامل اصلي پيش بيني کننده ي رجعت به بي سوادي در سواد آموختگان دوره سوادآموزي و معادل آن بوده اند (مجذور آر تنظيم شــده = ٠/٢٦٧ ، ٠/٠٠١ < P ، ١٥/٥٦٧ = F).
براساس يافته هاي پژوهشي که به منظور بررسي و شناسايي علل افت تحصيلي سوادآموزان از ديدگاه کارکنان نهضت سوادآموزي استان اردبيل صورت گرفته است ، وضعيت اقتصادي، سواد اعضاي خانواده ، کاربرد وسايل و مواد کمک آموزشي، روش تدريس آموزشياران ، جنسيت (افت تحصيلي مردان بيشتر از زنان است ) و عدم شرکت سوادآموزان در طرحهاي يادگيري محلي از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي سوادآموزان بوده اند (پناهي و انوري، ١٣٨٥).
با توجه به اين که هدف نهايي آموزش بزرگ سالان بايد حرکت به سوي جامعه اي باشد که در آن کليه ي افراد در تمام طول عمر در حال يادگيري باشند و از آن براي زندگي بهتر و سعادتمندتر استفاده کنند (جهان پناه ، ١٣٧٤) همانطور که مائوسته تونک رهبر چين ، برنامه سوادآموزي را يکي از مهم ترين عوامل بازسازي ملي و تحول فرهنگي اعلام ميکند و از سوي ديگر بسياري از بزرگ سالان پس از مدت کوتاهي شرکت در دوره هاي سوادآموزي، کلاس ها را ترک کرده و به سرعت آموخته هاي خود را فراموش ميکنند و به سمت رجعت به بيسوادي گرايش دارند و اينکه پديده ي رجعت به بيسوادي تأثيرات منفي بر شرايط اقتصادي،اجتماعي،فرهنگي، سياسي و به ويژه نظام آموزش و پرورش جامعه دارد .