چکیده:
آیة الله شیخ فضل الله نوری از جمله مبارزان برجسته و رهبران بزرگ نهضت
مشروطیت به حساب می آید. وی از آن روز که متوجه شد که کج اندیشان و معاندان با
شعارهای زیبای حریت و دمکراسی و برابری درصدد نفی قوانین و دستورات شریعت اسلام
هستند، خود را از خیل مشروطه خواهان جدا کرد و با تشریع مواضع اسلامی به مبارزه با
آنان پرداخت و مبارزه سرسختانه خویش را بر ضد انقلاب مشروطه آغاز کرد.
این مقال عمدتا به مبارزات و نقش شیخ شهید در نهضت مشروطه و مبارزات وی با
انحرافات فکری در جامعه ایران آن زمان می پردازد. امروز که جامعه اسلامی ما دومین
دهه پیروزی انقلاب اسلامی را سپری می کند؛ انقلابی که به نحوی اهداف شیخ شهید را در
جامعه اسلامی ایران عینیت بخشید، متأسفانه شاهد کم لطفی و بی انصافی برخی روشنفکران
نسبت به ساحت شیخ فضل الله نوری هستیم. این قلم حوادث زنده تاریخ را به نسل نوخاسته
انقلاب ارائه می کند تا فرهیختگان جامعه اسلامی با نگاهی دوباره، به ارزیابی نهضت
مشروط و نقش شیخ فضل الله نوری در این نهضت بپردازند. دومین قسمت از این مقال را پی
می گیریم:
خلاصه ماشینی:
"در همین زمینه، هنگامی که در جلسه 163 مجلس شورا در سال 1330، سخن به میان آمد، شوشتری نماینده مجلس گفت: «اسنادی که در آغاز مشروطه عده ای ساختند و هم اکنون نزد من است، به نام مرحوم آخوند خراسانی یا میرزا حسین تهرانی یا مازندرانی، که این ها ]انجمن مزبور[ می نوشتند، عکس می آوردند که حضرت آیة الله العظمی شیخ فضل الله نوری فرموده اند امور حربیه حرام است، یا فلان شخص مهدور الدم است؛ بعد فهمیدیم تمام این اسناد از منبع خارجی است...
([28]) واکنش علمای ایران و عراق به شهادت شیخ بهبهانی که پس از بازگشت از عراق برای نمایندگی مجلس از سوی علمای نجف مأموریت یافته بود تا مقاصد دیانت ایشان را در رابطه با مقررات کشور و مصوبات مجلس زیر نظر بگیرد، به گزارش سیدمحمدعلی شوشتری در هنگام ورود که طباطبایی و مردم بسیاری در راوند نزدیک قم به استقبال او شتافته بودند، طباطبایی را شدیدا مورد تغیر و تعرض قرار داد و به او گفت: «تو زنده ماندی و شیخ فضل الله را در تهران به دار زدند و این ثلمه ]شکاف[ را به اسلام وارد ساختند، چرا نرفتی بنددار را بگیری و به گردن خوداندازی که این ننگ برای اسلام پیش نیاید و این لطمه و سکته به مشروطیت ایران وارد نشود..."