چکیده:
یکی از مسایل مهم در زیست شناسی قرن هیجدهم بررسی دلایل تنوع اشکال گوناگون موجودات بود. معمولا در برابر این پرسش که « چرا این شکل از موجود زنده در میان اشکال گوناگونی که امکان حیات داشتند پدید آمده است؟» به نظریه ثبات انواع متوسل می شدند. این نظریه خاستگاه الاهیاتی داشت که معتقد بود هر نوع و شکلی از موجودات زنده به دست خداوند آفریده شده است. استدلال هایی که در این راستا بیان می شد معمولا استدلال های غایت انگارانه بود که بر اساس آن تبیین غایی آفرینش، اهداف و غایات هر موجود و علل غایی کارکرد آن ، موجه ترین تبیین ساختمان و شکل موجود زنده قلمداد می شد. . کنت بوفون و جورج کوویه ،زیست شناسان مشهور فرانسوی قرن 18 و 19، جزو تاثیرگزارترین افرادی بودند که با بیان «اصل شرایط حیات» تبیین غایت انگارانه از حیات یک موجود زنده را مورد بررسی نقادانه قرار داد. او بدون توسل به تبیین های غایت انگارانه الاهیاتی نشان داد که تبیین حیات یک موجود زنده یا کارکردهای آن همبسته با مجموعه ای از شرایط ضروری برای بیان یا وجود آن کارکرد است. در این مقاله می کوشیم اولا نشان دهیم که تبیین غایت انگارانه مبتنی بر مفهوم «کارکرد» در زیست شناسی است . ثانیا نشان خواهیم داد که چگونه کوویه با بیان اصل شرایط حیات تفسیری غیر الاهیاتی از شکل حیات یک موجود زنده ارائه کرد که بنابرآن ادامه حیات یک موجود زنده به شرایط محیطی بستگی دارد.
One of the important controversies in the biology of the 18th century was “the diversity of different forms of organisms”. "Why did this form of living creature appear among the various forms that had the possibility of life?" was the main question. Scientists resorted to the theory of stability of types. This theory had its origins in theology, which believed that every type and form of living beings was created by God. The arguments that were expressed in this direction were usually teleological arguments, based on which the final explanation of creation, the goals and objectives of every creature and the final causes of its functioning, was considered the most justified explanation of the structure and form of a living being. George Cuvier, the famous French biologists of the 18th and 19th centuries, was among the most influential scientists who critically examined the teleological explanation of the life of a living organism by stating the " The Principle of the Conditions of Existence ". Without resorting to teleological explanations, he showed that the explanation of the life of a living being or its functions is related to a set of necessary conditions for the expression or existence of that function. In this article, first I try to show that the teleological explanation is based on the concept of "function" in biology. Secondly, I show how Cuvier presented a non-theological interpretation of the life form of a living being by stating" The Principle of the Conditions of Existence ".
خلاصه ماشینی:
او بدون توسل به تبیین های غایت انگارانه الاهیاتی نشان داد که تبیـین حیـات یک موجود زنده یا کارکردهای آن همبسته با مجموعه ای از شـرایط ضـروری بـرای بیـان یـا وجود آن کارکرد است .
در این میان جورج کوویه (١٧٦٩-١٨٣٢) -زیست شناس مشهور فرانسوی –جزو اولـین و تاثیرگزارترین افرادی بود که با بیان «اصل شرایط حیات » تبیین غایـت انگارانـه از وجـود یـک موجود زنده را مورد بررسی نقادانه قرار داد.
او بدون توسل به تبیین های غایت انگارانه الاهیـاتی و بـا ارائه «اصل شرایط حیات ٣» نشان داد که تبیین وجود یک موجود زنده یا کارکردهای آن همبسته با مجموعه ای از شرایط ضروری برای بیان یا وجود آن کارکرد است .
این مقاله می کوشدتا «اصل شرایط حیات » کوویه در زیست شناسی را بیان کـرده و نشـان دهد که چگونه این اصل بستری فراهم کرد تا تبیین اشکال گونـاگون موجـودات زنـده بـدون توسل به استدلال های الاهیاتی و بصورت کاملا مادی تبیین شود.
(p٢١,١٩٥٨,Loren)حال این پرسش مطرح می شد که چرا هر «نوع » دارای کارکرد فیزیولوژیک خاصی هسـتند؟ بنظـر مـی رسد که تنها تبیینی که در آن عصر وجود داشت تبیین غایت انگارانه بود یعنی این تنوع انواع به دلیل آن بود که هر نوع بر اساس طرح الهی بطور مستقل خلق شده است .
. او نشان داد که حیات یک موجود زنده یا کارکردهای آن همبسته با مجموعه ای از شرایط ضروری برای بیان یا وجود آن کارکرد است .