چکیده:
علامه شهید صدر بر مبنای باور به سه رکن بنیادین: خداگرایی و توحید: عدل کلی و
کرامت انسان. سه اصل حاکمیت مطلقه خداوند بر جهان هستی. آزادی و اختیار اننسان- به
عنوان تنها موجود خردمند- و لزوم تدبیر سرنوشت جمعی انسان توسط خودش را مورد
توجه قرار میدهد که نتیجه آنها پذیرش خلافت و جانشینی انسان در زمین از سوی خدا
در قالبی تکوینی و فطری همراه با تایید وحیانی و شرعی است. بعد سیاسی این خلافت و
جانشینی یا سیاست. اداره سرنوشت مشترک جمعی انسانهاست که از طریق تشکیل
حکومت در جامعه بشری به عنوان ضرورتی انکارناپذیر تحقق مییابد. بر این مبنا پرسش
اصلی این نوشتار این است که در دیدگاه شهید صدر اداره سرنوشت مشترک جمعسی
انسانها به لحاظ سیاسی چگونه و در چه قالبی تحقق مییاید؟
در پاسخ به این پرسش و بر مبنای منطق ترکیبی شکلگیری اندیشه با بررسی آثار او
در مییابیم که تحقق این امر در قالب حکومت مردمی --الهی یا همان مردمسالاری دینی
ممکن است. بدین معناکه حکومت جز رعایت و پاسداری از شئون و مصالح عمومی مردم و
مصالح دین الهی یا همان دین مردم نمیباشد. در نتیجه حکومت حق همگانی مردم و
مسئولیت آنان به عنوان جانشین خدا در زمین است. صدر در زمان غیبت امام عصر (عج)
باور دارد که حکومت از دو خط خلافت انسان. با مسئولیت تشکیل نهادهای حکومتی
مشتمل بر قوای مقننه و مجریه و شهادت «مرجع فقیه عام و رشید» با مسئولیت نظارت
شرعی بر حکومت و بیان احکام و داوری (قضاوت) تشکیل میگردد که وی آن را حکوست
«جمهوری اسلامی» نامیده است.