چکیده:
در عصر حاضر آموزش برای اقتصاد دانشبنیان بسیار حیاتی است. آموزش باعث ایجاد سرمایه انسانی میشود. تواناییهای افراد را افزایش میدهد، بهرهوری اقتصادی را در پی دارد و توسعه و پذیرش فناوریهای مرزی را تسهیل میکند. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، کاهش رشد اقتصادی و شکست در رقابتهای بینالمللی به نحوی متأثر از عملکرد نظام آموزشی میباشد. لذا انجام اصلاحات در نظام آموزش باید به سمت تطابق هرچه بیشتر با اقتصاد دانشمحور در حرکت باشد. از اینرو این پژوهش با هدف آسیبشناسی نظام آموزش مهارتی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت، جزء پژوهشهای کیفی و از نوع مطالعات موردی است. جامعۀ مورد مطالعه شامل کلیۀ هنرجویان و هنرآموزان هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج است که به روش هدفمند از نوع گلولهبرفی انتخاب شدند. با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با میانگین زمانی حدود 70 دقیقه اشباع نظری دادهها حاصل شد. برای ترسیم ماتریس سوات و استخراج استراتژیها از بحث گروهی متمرکز (گروه 7 نفره) استفاده شد. بر اساس نتایج مصاحبه با هنرجویان مهمترین شاخصها در نقاط ضعف (عدم رضایتمندی از مسئولان)، قوت (کیفیت تدریس هنرآموزان)، فرصت (موقعیت مناسب استان در بخش کشاورزی) و تهدید (مشکلات فرهنگی) بیان شد. از نظر هنرآموزان، در نقاط ضعف (فرآیند جذب هنرجویان)، قوت (کیفیت سیستم مدیریتی)، فرصت (بهبود سیاستهای آموزش و پرورش) و تهدید (مشکلات فرهنگی) بهعنوان مهمترین شاخصهای ماتریس سوات شناسایی شدند. در پایان راهبردهایی جهت کاهش آسیبهای نظام آموزشی در هنرستان کشاورزی شهرستان سنندج ارائه شد.
In the present era, education is crucial for a knowledge-based economy. Education creates human capital. It increases individuals' capabilities, leads to economic productivity, and facilitates the development and adoption of frontier technologies. Many experts believe that the decline in economic growth and failure in international competitions are somehow affected by the educational system's performance. Therefore, reforms in the educational system should move towards greater alignment with the knowledge-based economy. Hence, this research was conducted to investigate the pathology of the skills training system in agricultural high schools in Sanandaj.This research is qualitative research in nature and is a type of case study.The study population includes all students and teachers of agricultural high schools in Sanandaj County, who were selected purposefully using the snowball method. With 24 semi-structured interviews with an average time of 70 minutes, theoretical saturation of the data was achieved. A focus group discussion (7-person group) was used to draw the SWOT matrix and extract strategies. Based on the results of the interviews with the students, the most important indicators of the weaknesses (dissatisfaction with the officials), strengths (quality of teaching by teachers), opportunities (suitable location of the province in the agricultural sector), and threats (cultural problems) were mentioned. According to the teachers, the most important indicators in weaknesses (the process of attracting students), strengths (quality of the management system), opportunities (improving education policies), and threats (cultural problems) were identified as the most important indicators of the SWOT matrix. Finally, strategies were presented to reduce the harms of the educational system in agricultural high schools in Sanandaj.
خلاصه ماشینی:
تهديدهاي هنرستان کشاورزي شهرستان سنندج از ديدگاه هنرجويان طبقات موضوعي رديف تهديدها )کدهاي باز( فراواني درصد اولويت )زيرمحورها( ١ عدم اعتماد خانوادهها به آموختههاي فرزندانشان در اين مراکز ١٢ ٦٦% ١ ٢ عدم اعتماد کارفرمايان به فارغالتحصيلن هنرستانها ٩ ٥٠% ٣ مشکلت فرهنگي ٣ عدم اعتماد دول به فارغالتحصيلن هنرستانها جو حماي هاي مالي و قانوني ٥ 4 %27 )فراواني نسبي تجمعي ( عدم اعتماد جامعه به تواناييهاي فارغالتحصيلن مقاطع متوسطه )نه 2 %61 11 4 دانشگاهها( براي احراز مشاغل در نواي ، با در نظر گرفتن مو ترين نقاط ضعف، قوت، فرص ها و توديدهاي هنرستان کشاورزي شورسنتان سنندج از نگاه هنرجويان، اقدام به تشکيل ماتري SWOT و ارائة راهبردهايي بهمنظور کاهش ضعفها و توديدها و بورهگيري از فرص ها و نقاط قوت مرکز آموزشي مورد مطالعه گرديد )جدول ٦(.
تهديدهاي هنرستان کشاورزي شهرستان سنندج از ديدگاه هنرآموزان طبقات موضوعي رديف تهديدها )کدهاي باز( فراواني درصد اولويت )زيرمحورها( ١ عدم گرايش دانشآموزان به رشتههاي فني و حرفهاي و کنار و داننش بنهدلينل ٤ ٦٦% ٢ مشکلت فرهنگي جايگاه نامناس اين رشتهها در جامعه )فراواني نسبي ٢ جو مدرکگرايي در جامعه 1 %100 6 تجمعي( اطلعرساني و تبليغ ضعيف آموزش و پرورش در مورد رشتههناي کشناورزي و ٣ تأثير آنها در جامعه 3 3 %50 واضح و مبرهن اس که با نگاه تکبعدي و يک سويه نميتوان بهدرستي نسب بنه آسني شناسني هنرسنتان کشاورزي شورستان سنندج اقدام نمود.