چکیده:
موفقیت اقتصادی یک کشور اغلب با ظرفیت آن برای تولید کارآفرینانی که قادر به تغییر و پیشبرد بافت اقتصادی هستند، مرتبط است. در حال حاضر پدیده کارآفرینی هیبریدی یک اهرم راهبردی برای توسعه اقتصادی به شمار میرود که در حال حاضر بهطور فزایندهای در سازمانها رایج شده است. وجود کارآفرینان هیبریدی منعکسکننده تغییرات در شرایط بازار است که نشان میدهد افراد تصمیم میگیرند از تجربه خود در راستای توسعه کسبوکار در خارج از سازمان استفاده کنند. بر این اساس این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی در بین اعضای سازمانهای دولتی در استان فارس انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی و از نوع مطالعه چندموردی است. دادهها، از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با خبرگان و مطلعین کلیدی در زمینه کارآفرینی هیبریدی در دانشگاه و سازمانهای مختلف استان که بهعنوان صاحبنظر شناخته میشوند و با روش نمونهگیری هدفمند و از نوع گلولهبرفی انتخاب شدند، جمعآوری گردید. روند جمعآوری دادهها تا دستیابی به اشباع نظری که با مصاحبه پانزدهم حاصل شد، ادامه یافت. برای تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری دادههای حاصل از مصاحبهها از نرمافزار MAXQDA2020 استفاده شد. طبق نتایج پژوهش، ویژگیهای شخصیتی، ویژگیهای اقتصادی، نقش خانواده، ویژگیهای سازمانی، شبکهسازی و پیوند بین فناوریهای نوین علمی و صنعت از جمله عوامل تأثیرگذار بر پذیرش کارآفرینی هیبریدی از دیدگاه صاحبنظران بودند. مؤلفههای پیوند بین فناوریهای نوین علمی و صنعت، مدیریت زمان، توسعه اقتصادی، تجربه کاری و ارتقای کارایی شغلی به ترتیب دارای بیشترین اهمیت از دیدگاه پاسخگویان بودند. بر اساس نتایج پژوهش، داشتن دو نقش یا تبدیلشدن به کارآفرینی هیبریدی از نظر مالی، وضعیت بهتری برای کارکنان به همراه دارد. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاستگذاران و برنامهریزان به همراه دارد.
A country's economic success is often linked to its capacity to produce entrepreneurs capable of changing and advancing the economic fabric. The phenomenon of hybrid entrepreneurship is considered a strategic lever for economic development that is becoming increasingly prevalent in organizations. The existence of hybrid entrepreneurs reflects changes in market conditions that show that individuals choose to use their experience to develop businesses outside the organization. Based on this, this research was conducted to identify and analyze the factors affecting the acceptance of hybrid entrepreneurship among members of government organizations in Fars Province. This research is qualitative and is a multiple case study. The data was collected through semi-structured interviews with experts and key informants in the field of hybrid entrepreneurship in the university and various organizations in the province who are recognized as experts and were selected using a purposeful snowball sampling method. The data collection process continued until theoretical saturation was reached, achieved with the fifteenth interview. MAXQDA2020 software was used for qualitative content analysis and coding of the interview data. According to the research results, personal characteristics, economic characteristics, family roles, organizational characteristics, networking, and the link between new scientific and industrial technologies were among the factors affecting the acceptance of hybrid entrepreneurship from the perspective of experts.The components of the link between new scientific and industrial technologies, time management, economic development, work experience, and job performance improvement were, in order, the most important from the respondents' point of view. According to the research results, having two roles or becoming a hybrid entrepreneur has a better financial situation for employees. This research provides practical suggestions for policymakers and planners.
خلاصه ماشینی:
افزون بر ينکه تداوم کارآفريني ، يک عامل کليدي باراي موفقيات کارآفرينان هيبريدي در نظر گرفته مي شود، اين افراد با توجه به تجربه و درک باليي که از خود و محي دارناد، باه توانايي و مهارت خود باور دارند و براي عملي شدن آن تلش ميکنند )آسانته و همکاران١، ٢٠٢٢(.
در ينجا با ين پرسش مواجه مي شوي که چرا بعضي افراد باوجود حقاوق ثابات يک مسير شغلي کارآفرينانه و هيبريدي را انتخاب مي کنند؟ در مطالعه حاضر ضمن ارائه تعاريف موجود از کاارآفريني هيبريادي، در وهلاه بعاد، در قالا پاژوهش کيفاي و عميق به کنکاش و کشف تعيين کنندههاي پاذيرش کاارآفريني هيبريادي از ديادگاه متخصصاان و صااح نظاران کارآفريني که خود بعضا کارآفرين هيبريدي ه محسوب ميشوند، پرداخته شده است؛ بنابراين، شناساايي و معرفاي تعيينکنندههاي پذيرش کارآفريني هيبريدي در بين کارکنان سازمانهاي دولتي استان فار بهعنوان راهاي باراي کاهش عدم اطمينان کارآفرينان، هدف اصلي پژوهش حاضر است.
نظرات پاسخگويان در مورد ويژگيهاي فردي و شخصيتي ويژگيهاي فردي و شخصيتي »در انجام کارآفريني هيبريدي فرد کارآفرين زمان را بايد بهدرستي تقسي کند چون بايد در دو شغل خود عملکرد خوبي داشاته باشاد و نيازمند تمرکز بيشتر در دو کار است.
باه اين معني که کارآفرينان هيبريدي مي توانند کار ارزشايابي ، ارزياابي و امکاانسانجي را از ابتادا انجاام بدهناد زيار دسترسي بهتر به اطلعات دارند، طرح کس وکار را راحتتر مي نويسند کاه ساطح اطميناان آنهاا باالتر و شاانس #$ موفقيت بيشتري را برايشان بههمراه دارد؛ زيرا فرد کارآفرين در شغل اول باا فاراغ خااطر از شار ي فاروش، مناابع انساني ، توليد و ساير مطلع مي شود.