چکیده:
همکاری و ارتباط برای موفقیت هر سازمانی ضروری است. اما این عوامل اغلب توسط پیچیدگیهای سازمانی و وابستگیهای متقابل مختل میشوند. مداخله استراتژیک. چارچوبی برای ایجاد تغییر مثبت در سیستمهای پیچیده. رویکرد ارزشمندی برای بهبود همکاری و ارتباط در سازمانها آرائه میدهد. این مقاله یک مطالعه کیفی را آرائه میدهد که استفاده از مداخله استراتژیک برای رفع چالشهای همکاری و ارتباط در سازمانها را بررسی میکند. پژوهش حاضر از نوع بود پژوهشهای کیفی بود که در آن با استفاده از نظریه داده بنیادء روشهای بهبود همکاری و ارتباطات در سازمانها شناسایی شد. گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد که اشباع نظری یافتههاء در شانزدهمین مصاحبه حاصل گردید. تحلیل دادهها نیز از روش گراندد تئوری, و با استفاده از کدگذاری بازه محوری و گزینشی صورت رفت. میدان تحقیق در این پژوهش, متخصصان و خبرگان در شرکتهای مختلف و فعالان صنعت حوزه تجارت الکترونیک کشور بودند. مشارکتکنندگان به صورت روش نمونهگیری هدفمند (از نوع گلوله برفی) انتخاب شدند. بهمنظور رعایت ویژگیهای کیفی پژوهش از سه معیار قابل قبول بودن, تاییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد؛ و نتایج حاصل از این مطالعه به متخصصان شرکتکننده در پژوهش ارائه و نتایج مطالعه تایید شد. با تکیه بر مفهوم نقاط اهرمیء این مطالعه مداخلات خاصی را که میتوانند برای ایجاد تغییرات مثبت استفاده شوندء مانند برنامههای آموزشی,» تمرینات ساخت تیم و پروتکلهای ارتباطی شناسایی میکند. این مطالعه همچنین تاکید دارد که تفکر سیستمی برای رفع مشکلات همکاری و ارتباط میتواند بسیار موثر باشد چرا که به دنبال علل اصلی بروز مشکل گشته و درصدد رفع آنها گام برمیدارد یافتههای این مطالعهء بر اهمیت ایجاد فرهنگ همکاری و ارتباط و همچنین به نیاز به شخصیسازی کردن اینگونه مداخلات برای نیازها و چالشهای مخصوص هر سازمان تاکید میکند. در کل, این مطالعه ارزش مداخله استراتژیک برای بهبود همکاری و ارتباط در سازمانها را نشان میدهد و راهنمایی عملی برای سازمانهایی که قصد دارند این رویکره را پیاده سازی کنند. فراهم میکند. با اتخاذ یک رویکرد کیفی و علمی برای رفع چالشهای همکاری و ارتباط سازمانها میتوانند تغییرات مثبت را پیش ببرند و فرهنگ همکاری و ارتباط را ترویج دهند که موفقیت را به دنبال دارد.