چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه خودپنداره و باورهای انگیزشی با راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در شهر یاسوج است، بنابراین پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری - پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در شهر یاسوج در سال تحصیلی 1402 - 1401 تشکیل دادند که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 220 نفر برآورد و به صورت تصادفی طبقهای انتخاب گردیدند و بوسیله سه پرسشنامه خودتنظیمی دانش آموز بوفارد ، پرسشنامه خودپنداره بک و پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری مورد آزمون قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخصهای آمار توصیفی و روشهای آمار استنباطی )همبستگی، رگرسیون( استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره با راهبردهای خودتنظیمی در دختران پایه ششم مقطع ابتداییرابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد باورهای انگیزشی و خودپنداره می توانند پیش بینی کننده خودتنظیمی باشند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای پویایی فرآیند آموزش و یادگیری و بهبود هیجان های تحصیلی فراهم آورد